اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق
اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق

یاداشت دویست بیست هفتم : داستان یک لباس

Related image

 دو تا پیراهن بود که یک بهانه بدی شد در اسلام:  پیراهن وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء)، یکی هم پیراهن عثمان.  زنی بعد از اینکه عثمان روی کار آمد و سهمیه او را خیلی نداد، پیراهن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را از صندوقچه‌اش یا از لباس‌هایش درآورد و دم در ورودی اتاقش، نه خانه‌اش، اتاقش آویزان کرد گفت: «هَذَا ثَوْبُ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ ص لَمْ یَبْلَ وَ عُثْمَانُ قَدْ أَبْلَی سُنَّتَه‏»؛[1] به مردم می‌گفت که این پیراهن است هنوز کهنه نشده، عثمان دین پیامبر را کهنه کرد، این یک پیراهن. بعد از اینکه تحریک کرد و شورشی را به پا کرد و عدّه‌ای ریختند و عثمان را کشتند، پیراهن عثمان را بهانه کرده، گفته که «هذا قُتِل مظلوماً»

پی نوشت :

1.بحار الانوار(ط ـ بیروت)، ج32، ص136.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد