ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اگر کسی آدم صالحی باشد فرزندان و نوههای او بالأخره نتیجهٴ خوبی پدر و مادر و یا حتی اجداد خودشان را میبینند.
اینچنین نیست کسی آدم خوب باشد و خوبیاش در عالم گُم بشود این شدنی نیست این وعدهٴ الهی است همیشه خضرِ راه در راه است منتها بعضی ها او را میشناسند بعضی ها نمیشناسند یک وقت میگویند فلان کس ناشناسی به ما کمک کرده یا فلان کس این مشکل ما را حل کرده اصلاً نمیدانند که چه کسی این را فرستاده؟
نگاهِ توحیدی به عالم مسئله کوچکی نیست در کتاب شریف نهجالبلاغه وجود مبارک حضرت امیر فرمودند: «الْمِسْکِینَ رَسُولُ اللَّهِ»[1] مثلا یک وقت کسی گدای حرفهای است که خب باید بساط اینها را جمع کرد اما یک وقت واقعاً کسی مسکین و نیازمند است فرمود این کسی که نیازمند است و به شما مراجعه کرد این که خودش نیامده بلکه خدا او را فرستاده از طرف دیگر خداوند به شما هم امکانات داده و خداوند هم این مسکین محترم را درِ خانهٴ شما فرستاده پس کوتاهی نکن مردانه کمکش کن اگر نمی توانی یا نمی خواهی کمک کنی تحقیر نکنید اگر آبی نمی آورید چرا کوزه را می شکنید!
خب این نگاه توحیدی کجا آن نگاه که این گداها را باید جمع کرد کجا، اگر وجود مبارک حضرت امیر فرمود که من جهان را مرآت حق میبینم بر اساس همین معیار است ما آیات فراوانی داریم که صدر و ساقهٴ عالَم را آیات الهی می شمارد
چیزی در عالم نیست مگر این که نشانه و آیه خداوند باشد این فقرا هم آیه ای از آیات خداوند هستند.
پی نوشت :
1.نهجالبلاغه, حکمت 304.