تا زمانی که با اهل زمین سخن گفته می شود ، باید زمان ومکان قید شود، مثلاً ما میگوییم معراج در فلان زمان بود یا در «لیلهٴ إسریٰ» که ﴿سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾[1] بوده است ، در حالی که وقتی رسول الله به معراج رفتند نه شب بود و نه روز! مستحضرید که بسیاری از احکام نماز در معراج آمده است، در همان زمانی که حضرت آنجا بودند صبح شد، شب شد، ظهر شد، عصر شد، حضرت نماز پنجگانه را در همانجا؛ یعنی در محضر ذات اقدس الهی خواند، همان وقت که شبانه رفت آنجا صبح شد؛ یعنی جایی بود که از این طرف اینجا شب بود و آنجا نه شب بود و نه صبح، «وَ لَیْسَ عِنْدَ رَبِّکَ صَبَاحٌ وَ لَا مَسَاء»؛[2] ولی در روایات معراج که ملاحظه بفرمایید، فرمود شب شد نماز شب را خواند، صبح شد نماز صبح را خواند، چون نماز پنج وقت چگونه باید خوانده بشود، به وسیله حضرت در معراج تنظیم شد .چند دقیقهای است که هم شب است و هم روز، هم صبح است، هم ظهر، هم عصر، چنین حالتی است. بنابراین اگر برای وجود مبارک حضرت معراجی است که:
چنان رفته و آمده باز پس ٭٭٭ که ناید در اندیشه هیچ کس[3]
پی نوشت :
1.سوره اسراء, آیه1.
2. مجمع البحرین، ج2، ص576.
3. خمسه نظامی، شرف نامه، بخش4.
بسم الله الرحمن الرحیم
این مسئله در جریان قصص انبیا کم نیست!
وجود مبارک موسای کلیم بعد از اینکه مأموریت یافت برای هدایت فرعون عرض کرد خدایا! من نزد اینها «مُذنب» هستم: ﴿لَهُمْ عَلَیَّ ذَنبٌ﴾؛[1] برای اینکه آن جوانی را که ﴿فَوَکَزَهُ مُوسَی﴾[2] به قتل رساندم نزد آنها «مُذنب» هستم! ذات اقدس الهی هم فرمود کاری میکنیم این گناهی که نزد اینها دارید برطرف بشود.
فتح مُبینِ وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هم همینطور بود! حضرت در جریان جنگ بَدر و احزاب افراد فراوانی به دستور آن حضرت کشته شدند که «قَلیب»[3] بَدر شاهدِ صادق این کار است. وجود مبارک پیغمبر نزد مردمِ مکّه «مُذنب» بود، فرمود ما این فتح را بهره تو کردیم تا تو کریمانه منّت بگذاری، همه اینها را آزاد کنی و از همه اینها بگذری تا آن «ذَنب»ی که نزد اینها داشتی بخشوده بشود؛ تمام «ذَنب»های سابق و لاحق، آن «ذَنب»هایی که در مکّه نزد اینها داشتی بخشوده میشود.
پی نوشت :
1. سوره شعراء، آیه14.
2. سوره قصص، آیه15
3. لغتنامه دهخدا، قلیب: [ق َ] چاه یا چاه سرگرد ناگرفته یا چاه کهنه؛ مذکر و مؤنث آورده میشود.
به بهانه یک انتصاب جدید
همانطوری که در جراید و اخبار درج گردید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) جناب قمی را به سمت ریاست سازمان تبلیغات منصوب نمودند که متن نامه چنین است:
بسمهتعالی
جناب حجتالاسلام آقای شیخ محمد قمی دامت توفیقاته
اکنون که سازمان تبلیغات اسلامی پس از یک دورهی طولانی به مدیریت جناب حجتالاسلام آقای سیدمهدی خاموشی به رشد و توسعهی کمّی و کیفی قابل توجه نائل گشته است، با تشکر از زحمات و تلاشها و خدمات متراکم ایشان، جنابعالی را که بحمدالله از دانش و ابتکار و انگیزه و نشاط جوانی برخوردارید به ریاست این سازمان منصوب میکنم.
سازمان تبلیغات اسلامی یکی از مهمترین رویشهای انقلاب اسلامی است که با تصمیمی روشنبینانه و ژرفنگرانه با هدف تبلیغ و عرضهی اندیشهی تابناک اسلام ناب محمدی (صلواتاللهعلیهوآله) به جامعهی انقلابی بویژه جوانان جویای حقیقت و معرفت، شکل گرفت. این سازمان بحمدالله طی حدود ۴ دهه اخیر منشأ خدمات و برکاتی بوده است و امروز ضرورت وجودی آن نهتنها کاهش نیافته بلکه ضریبی فزاینده یافته است.
تبیین و عرضهی فکر و فرهنگ و معارف اسلامی با توجه به نیازهای روز و با نوآوری در ادبیات و روشها بگونهای که بر جان و دل مخاطبان بنشیند و وجود آنان را از کوثر حقیقت دین سیراب نماید، رسالت بسیار مهم این سازمان است.
رسالت دیگر این سازمان رصد و مقابلهی هوشمندانه با تهاجمات فکری و فرهنگی و تبلیغی و رسانهای دشمنان دین و انقلاب و کشور است. دشمنانی که نه امروز بلکه از چند دههی پیش، هویت و شخصیت و باور و رفتار و سبک زندگی اسلامی-ایرانی مردم خصوصاً جوانان را هدف قرار داده و با شیوهها و ابزارهای متکی به فناوریهای ارتباطی و رسانهای اعم از هنر و سینما و فضای مجازی و غیره، درصدد تهی کردن انقلاب از عقبهی دینی و ایمانی و مردمی آن میباشند.
در این مسیر نورانی و بالنده، توفیق شما را از درگاه حضرت احدیت (جل و علا) خواستارم و شما را به تقوای الهی و سعهی صدر، استفاده از ظرفیتهای موجود و جذب همکاران فهیم و پر انگیزه و بهرهگیری از اندیشهها و روشها و ابزارهای کارآمد و مؤثر توصیه مینمایم.
لازم است مسئولان کشور و نهادهای مختلف این سازمان را در انجام هر چه بهتر مسئولیتهای مهم خود یاری کنند.
سیّدعلی خامنهای
۲۸ مرداد ۱۳۹۷
با توجه به متن نامه مقام معظم رهبری 12 مطلب استنباط می شود که عبارتند از :
1. در زمان ریاست آقای خاموشی سازمان به توسعه کمی و کیفی بحمد الله پیدا کرده است و ضرورت وجود سازمان تبلیغات نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه افزایش هم پیدا کرده است.
2. سازمان تبلیغات یکی از فرزندان و رویش های انقلاب اسلامی است
3. تصمیماتی که در سازمان اخذ می شود باید روشن بینانه بر اساس واقعیت و همراه با آینده نگری باشد.
4. اهم تصمیمات و اتخاذات سازمان در حیطه اندیشه باشد چرا که افعال مردم بر اساس افکار آنهاست
5. مخاطبین اصلی سازمان جوانان جویای حقیقت و معنویت هستند
6. سازمان تبلیغات علاوه بر فعالیت دینی در حوزه فرهنگ هم باید فعال باشد
7. تبیین و عرضهی فکر و فرهنگ و معارف اسلامی با توجه به نیازهای روز و با نوآوری در ادبیات و روشها بگونهای که بر جان و دل مخاطبان بنشیند.
8. سازمان تبلیغات علاوه بر تبلیغ دینی و فرهنگی باید در رصد و دیده بانی تهاجمات فکری و فرهنگی و تبلیغی و رسانهای دشمنان کوشا باشد
9. دشمن هویت و شخصیت و باور و رفتار و سبک زندگی اسلامی-ایرانی مردم خصوصاً جوانان را هدف قرار داده است.
10. شیوه های دشمنی دشمن استفاده از ابزارهای متکی به فناوریهای ارتباطی و رسانهای اعم از هنر و سینما و فضای مجازی است.
11. هدف دشمن تهی کردن انقلاب از عقبهی دینی و ایمانی و مردمی است.
12. ابزار های هر مدیر انقلابی عبارت است از تقوای الهی و سعهی صدر، استفاده از ظرفیتهای موجود و جذب همکاران فهیم و پر انگیزه و بهرهگیری از اندیشهها وروشها و ابزارهای کارآمد و مؤثر .
در جاهلیت یک نکاحی بود به نام نکاح شِغار و طلاقی بود به نام طلاق ظِهار. نکاح شِغار عبارت از این بود که دو نفر تعهّد میسپردند که دخترشان یا خواهرشان را به عقد یکدیگر دربیاورند که مهریه عقد هر کدام عقد دیگری باشد.
این شخص دختر خود را به همسری آن شخص درمیآورد که آن شخص هم دختر خود را به همسری این شخص در بیاورد. این نکاح به نام نکاح شغار بود که در اسلام تحریم شده تکلیفاً و باطل شده است وضعاً و اثری بر نکاح شغار نیست.
طلاقی بود به نام طلاق ظهار که اگر خواستند طلاق بدهند به عنوان طلاق ظهار، دست روی پشت همسرشان میگذاشتند، میگفتند: «ظَهْرُکِ کَظَهرِ اُمِّی»، این صیغه را اجرا میکردند و این را طلاق میدانستند و این زن هم برای همیشه بر او حرام بود، این قسم طلاق را هم اسلام منع کرد، فرمود این طلاق نیست. زنی از یک قبیله خاصی که حالا سالمند شد، مورد بیمهری شوهر قرار گرفت و شوهر او را ظِهار کرد با طلاق ظهار او را از منزل کرد.