ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ﴾، قرآن کریم است. کریم غیر از فصیح است، غیر از بلیغ است، غیر از هادی است. آن خوی فرشتگی که هم از حضاضت علمی و از نقص عملی منزّه است، میشود کریم. این کتاب کسی را نمیرنجاند در صدد بدگویی کسی نیست هیچ انحراف علمی در آن نیست: ﴿لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ﴾،[1] تا قیامت این کتاب مصون است. هیچ نقدی نمیتواند این کتاب را از پا دربیاورد، گذشت روزگار نمیتواند پیدایش علوم نمیتواند، ترقّی آرا و تمدنها نمیتواند این کتاب را از پا دربیاورد. کتابی نیست که از هیچ طرف نفوذپذیر باشد: ﴿لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ﴾؛ یعنی الآن تا آینده در قیامت هیچ راه نفوذ ندارد که کسی اشکال بکند که این کتاب را ـ معاذالله ـ از آن هیمنه و عظمتی که دارد این را بیندازد. این بطلانپذیر نیست. یک چنین کتابی میشود کتاب کریم! پس آن اوصافی که برای قرآن ذکر میکند تابع کرامت اوست. خود خدای سبحان به کَرَم موصوف شد: ﴿بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ﴾.[2] در قرآن خدای سبحان به عنوان «الکریم» موصوف شده است. قبلاً هم ملاحظه فرمودید اگر کسی خلیفه خدا بود، وصف خدا را به تبع داراست.
پی نوشت :
[1]. سوره فصلت، آیه2.
[2]. سوره انفطار، آیه6.