در سوره مبارکه «حاقه» فرمود: ﴿فَلاَ أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ٭
وَ مَا لاَ تُبْصِرُونَ ٭ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ٭ وَ مَا هُوَ
بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلاً مَا تُؤْمِنُونَ ٭ وَ لاَ بِقَوْلِ کَاهِنٍ
قَلِیلاً مَا تَذَکَّرُونَ ٭ تَنزِیلٌ مِن رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾،[1]
مبادا کسی خیال کند که ـ معاذالله ـ این کتاب کتابی است که پیغمبر آورده،
چون خدا در قرآن فرمود این قول رسول کریم است! چون همه این آیات منسجم است
فرمود رسول این را میگوید نه حرف، حرف اوست. حرف شاعرانه نیست، حرف خود
پیغمبر نیست، حرف کاهنانه نیست، بلکه ﴿تَنزِیلٌ مِن رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾. این سخنگوی خداست. برخیها ـ معاذالله ـ خواستند بگویند قرآن کلام پیغمبر است گفته پیغمبر است. فرمود پیغمبر سخنگوی ماست این ﴿تَنزِیلٌ مِن رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾، البته پیغمبر دارد سخن میگوید، ولی سخن او نیست. ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ﴾؛ یعنی او سخنگوی ماست نه این کتاب، کتاب اوست. ﴿وَ مَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلاً مَا تُؤْمِنُونَ ٭ وَ لاَ بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلاً مَا تَذَکَّرُونَ ٭ تَنزِیلٌ مِن رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾، بعد هم میفرماید این سخنگو اگر ذرّهای کم و زیاد بکند ما رگ حیاتش را قطع میکنیم. این معلوم میشود کتاب، کتاب او نیست. ﴿لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الأقَاوِیلِ ٭ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ٭ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ٭ فَمَا مِنکُم مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ﴾،[2]
ما بلایی به سر او درمیآوریم که به سر احدی درنمیآوریم. خدا سیدنا
الاستاد مرحوم علامه طباطبایی را غریق رحمت کند! در جلسه درس از ایشان سؤال
کردند که این تهدیدی که خدا میکند که اگر او کلمهای به نام ما جعل بکند و
به ما اسناد بدهد ما او را به این وضع عذاب میکنیم، چطور با کسانی که
متنبّئ بودند و ادعای نبوت کردند با آنها کاری نکرد؟ خیلیها بودند که
مدعیان دروغین بودند. فرمودند کذب آنها برای رسوایی آنها بس است؛ اما ذات
اقدس الهی اعجاز خود را به دست پیغمبر داد، این یک؛ سکه قبولی به قول او
زد، این دو؛ این شده «وجیه الملّة»، شده «مقبول القول». حرف او به عنوان
حرف دین پذیرفته است. ـ معاذالله ـ اگر در چنین فاز و فضایی او ذرهای
تخلّف بکند مردم به عنوان دین قبول میکنند آن وقت ما رگ حیاتش را قطع
میکنیم. بله آمار متنبیان کم نیست؛ اما کسی که حالا مقبول شد ما به او
معجزه دادیم از طرف ما سخنگوست و اعلام کردیم که او سخنگوی ماست او اگر در
این شرایط ـ خدای ناکرده ـ پایش بلغزد ما به او مهلت نمیدهیم. وگرنه هیچ
کس برای متنبّیان حرمتی قائل نبود، دروغگویانی بودند که آمدند و رفتند ما
با آنها معجزه ندادیم، مرتّب علیه آنها آیات فرستادیم آنها را محکوم کردیم،
گفتیم دروغ میگویند.
پی نوشت :
[1]. سوره حاقه، آیات38ـ43.
[2]. سوره حاقه، آیات44ـ47.