ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خدا مرحوم مجلسی(رضوان الله تعالی علیه) را غریق رحمت کند! یک بیان لطیفی
دارد که انسان که میمیرد از سر نمیمیرد، از پا میمیرد؛ یعنی روح که از بدن جدا
میشود اوّل پا سرد میشود پا مرده است. بعد کمکم همین طور بدن سرد میشود تا
برسد به زبان که زبان بند میآید تا برسد به مغز از مغز هم جدا میشود، این تعلّق
از بالا قطع نمیشود؛ یعنی اوّل مغز بند نمیآید. حالا یک وقت است که کسی سکته و
اینها میکند حساب دیگری است. به طور طبیعی کسی که میمیرد اوّل این پنجههای پا
سرد میشود؛ یعنی روح تعلّقش را این پنجه گرفت. بعد کمکم، کمکم این بدن سرد میشود
سرد میشود تا برسد به زبان که زبان از
کار میافتد و او هم سرد میشود. فرمایش ایشان این است که ذات اقدس الهی چون ارحم الراحمین است
این روح را از پا میگیرد تا انسانِ نیم مرده بگوید «یا الله»! حالا یک وقت است
کسی حق مردم بر عهده اوست آنجا دیگر حق النّاس را باید بپردازد؛
اما اگر کسی حق مردم به عهده او نیست در همان حال هم بگوید «یا الله»! ایشان دارد
ثواب مینویسند. همان حال هم بگوید برگشتم، ایشان دارد ثواب مینویسد. این از
کرامتهای الهی است که مرگ را از پا شروع کرده، نه از سر، آن وقت کاملاً خود محتضر
میفهمد. میفهمد که حالا در حال جان دادن است آن وقت آن ناله او، آن ضجّه او،
یقیناً اثر دارد این کاملاً میفهمد که دارد میمیرد یعنی پایش سرد شده است.