ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خداوند یه وقت به خضر نبی میفرماید برو این دیوار ویران این دو تا بچه را بساز! موسای
کلیم که نمیداند که چرا این دیوار را باید عملگی بکنند بسازند؟! خسته راه
هم هستند، آنجا هم که مهمانخانه نبود، کسی هم که اینها را به عنوان مهمانی قبول نکرد. ﴿فَأَبَوْا أَن یُضَیِّفُوهُمَا﴾،[1]
اما این دو تا ولیّ الهی دست و پا باز کردند برای اینکه عملگی کنند؛ گفت
برای چه اینجا که ما آمدیم این دیوار را داریم میچینیم اینجا هم که آب و
نانی به ما نمیدهند مسافرخانه هم که ندارد ما چه کار بکنیم؟ فرمود راز این
کار این است که این دیوار برای دو تا بچه یتیم است: ﴿وَ کَانَ أَبُوهُمَا صَالِحاً﴾؛[2]
پدرشان آدم خوبی بود. خضر راه برای همین است که کسی نماند. حالا بعضیها
گفتند پدر هفتم بود، بعضی گفتند جدّ هفتادم بود، چه جدّ هفتادم چه پدر هفتم
همیشه خضر در راه است. هیچ ممکن نیست کسی آدم خوب باشد بچههایش هدر
بروند، این نیست. این امام سجاد که فرمود: «یَا مَنْ لَا تُبَدِّلُ»، این برهان است این فلسفه است به صورت دعا «یَا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِکْمَتَهُ الْوَسَائِلُ»، با هیچ وسیلهای نمیشود از خدای سبحان ما بخواهیم ـ معاذالله ـ کاری برخلاف حکمت انجام بدهد.
پی نوشت :
[29]. سوره کهف، آیه77.
[30]. سوره کهف، آیه82.