ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مردم شام دیدند که اباذر شمشیر به دوش کشیده میگوید یا مرگ یا «واو» «لا أضع السیف عن عاتقی حتّی توضع الواو فی مکانها» فرمود من شمشیر را از دوشم نمیآورم پایین مگر اینکه این «واو» سر جایش باشد, گفتند اباذر چه میگویی؟ گفت معاویه دستور داد در جلسهٴ قرائت قرآن کاتبین قرآن که میخواهند آیهٴ سورهٴ مبارکهٴ «توبه» را بنویسند «واو» ﴿وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ﴾[1] را ننویسند, مردم گفتند خب چه فرق دارد برای یک «واو» شمشیر کشیدی؟ گفت خیر این «واو» اگر باشد معنایش این است که زراندوزی و ثروت جمع کردن و فقرا را راه ندادن این حرام است چه شخص مسلمان باشد چه یهودی باشد چه زرتشت باشد چه ملحد باشد چه موحّد باشد نمیتواند در کشوری زندگی کند که فقر هستند و این زراندوز است حالا کسی نمیخواهد مسلمان بشود خب نباشد میخواهد کافر و ملحد و کمونیست باشد خب باشد اما نباید زراندوزی کند اگر این «واو» ﴿وَالَّذِینَ﴾ را بردارند معنایش این است که این «الذین» عطف بیان قبلی است یعنی آن احبار و رهبان اگر اکتناز بکنند حرام است بر مسلمانها حرام نیست معاویه قصد و زراندوزی داشت و این «واو» جلویش را میگرفت گفت این را ننویسند این یک اباذر عصر گفت ممکن نیست من شمشیر از دوشم بکشم «حتّی توضع الواو فی مکانها».
پی نوشت :
منبع داستان این قصّه با شرح مبسوطش در تفسیر تسنیم ذیل آیهای که 100 سوره توبه آمده است