آدم های عاقل یه ویژگی خاص ندارند شاید به یک ویژگی معروف شده باشند اما موفقیت مجموعه ای از ویژگی هاست که جمع آنها باعث عاقل شدن و موفقیت میشود یکی از این ویژگی ها راز داری است . راز داری مدل های مختلفی دارد مثلا یکی این که هر حرفی را که می شنویم سریع باور نکنیم و سریع انتقال ندهیم طوری که بشود شایعه و مشکلات زیادی را برای ما و جامعه پیش بیاورد اصطلاحا بشود یک کلاغ چهل کلاغ قسم دیگر اینکه آدم بداند کجا چه حرفی را بزند و کجا چه حرفی را نزد که قسم دوم شاید مهمتر و خود یک قسم راز داری است که چه بسا زبان سرخ سر سبز دهد بر باد اما یک مدل راز داری هم هست که اگر انسان ها پایبند به آن باشند مشکلات بسیاری از مردم و جامعه حل میشود و آن این هست : اسراری که دوستان برای دوستان خود در موارد دردو دل میگویند یا مردم به مشاورانشان می گویند سریع انتقال ندهند و پیش خودشان نگاه دارند چون میشود در مواردی که انسان دچار مشکلات روحی میشود حرف های را بزند که شاید از قصد و به طور جدی نگفته باشد صرفا برای تخلیه روحی باشد که گفته باشند و مخاطب به صورت جدی و نیت دار بپندارد و آن را به سایرین انتقال دهد که باعث کدورت ها و مشکلات شود. در کل امیرالمومنین یکی از نشانه های انسان عاقل را رازداری می داند و می فرمایید : صدرالعاقل صندوق سره که یعنی سینه خردمند صندوق راز اوست.نهج البلاغه حکمت ششم
خدا را شاکریم که توفیق درک ماه رمضان دیگری را به ما عنایت نمود. ان شاء الله این ماه رمضان، ماه سلامت، امنیت، آرامش، آمرزش و ماه پیوند با ولایت باشد. بیاییم با گوشه ای از برکات این ماه عزیز آشنا شویم.
ماه مبارک رمضان، ماه گسترش سفره است.
آن هم چه سفره ای! رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «تاکنون این سفره را نه کسی دیده، و نه کسی شنیده و نه به قلب کسی خطور کرده است. برسر این سفره فقط یک گروه می نشینند. این گروه فقط روزه دارها هستند.[1]
سفره ای که یک ماه گسترده و همه چیز در آن فراوان است، اگر انسان نتواند از این سفره بهره ببرد، خیلی غافل و مغبون است.
ماه رمضان، ماه فرصت
ماه رمضان، ماه فرصت یابی است.
1- ماه فرصت آشتی با خدا است؛ ماه ازدیاد تقوا و ماه تقویت اراده است. آن هایی که می گویند: به خدا قول می دهیم که دیگر گناه نکنیم، اما زیرش می زنیم؛ می توانند در این ماه عزیز اراده خود را تقویت کنند. شما که روز ماه رمضان از همسر حلالت اجتناب می کنی، پس می توانی از زن حرام در غیر ماه رمضان هم اجتناب کنی. تو که اراده ات، اراده است به خصوص هنگام غروب که چشمت سیاهی می رود، نزدیک آب نمی روی! پس می توانی دنبال مواد مخدر نروی، می توانی دنبال لقمه حرام نروی، می توانی دنبال شراب نروی.
حدیث از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم است که می فرماید: هرگاه «صائم»و روزه دار در جواب کسی که به او فحاشی می کند، بگوید: «إنّی صَائِمٌ، سَلامٌ عَلیک» ببخشید من جوابت را نمی دهم، فرمود: این در واقع حجابی از نور است که به شکل مانع و سدّی از رحمت خدا می آید و او را از آتش باز می دارد.[2] می گوید: او خودش را کنترل کرد. ماه رمضان فرصت تقویت اراده، فرصت حسن خلق و حسن برخورد است.
2- ماه فرصت نظم و برنامه ریزی است؛ به موقع بیدار شویم، به موقع بخوریم و به موقع بیاشامیم.
عظمت ماه رمضان
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: اگر بنده ارزش ماه رمضان را می دانست، آرزو می کرد که سراسر سال رمضان باشد. [3] لذا بزرگان ما مقید بودند روز اول ماه رمضان دو رکعت نماز شکر بخوانند که خدا را شکر زنده ماندند و ماه رمضان را درک کردند.
هر کاری که انجام میشه از نگاه دین دو جور میشه نگاش کرد بعضی وقتا شخصی که انجام میده مهم هست بعضی وقتا خود اون کاری که انجام شده مهم هست مثلا دزدی که عمل سرقت رو انجام میده از نظر اسلام کدام بد هست دزد یا عمل دزدی؟ وقتی به روایات امربه معروف دقت میکنیم یا مواد دیگر به این نکته میرسیم که اسلام با عمل حرام مشکل دارد نه شخصی که مشغول به آن عمل شده لذا اگر عمل برایمان مهم باشد نه عامل میتوانیم در فرایند اصلاح جامعه بهتر عمل کنیم. لذا اسلام به عنوان جامع ترین دین آسمانی با ظلم مشکل دارد نه ظالم با سرقت مشکل دارد نه سارق چون اگر ظلم و سرقت از بین برود ظالم و سارقی دیگر باقی نمی ماند و هزاران جنه اجتماعی دیگر
میگن قدیما یه آقا یوسف بود تو کار شیر به قول معروف گاو داری داشت آدم منصفی هم بود تمام مردم شهر هم ازش شیر میخریدن اما خانومش همیشه شیر ها رو با آب قاطی میکردو به مردم قالب میکرد آقا یوسفم هیچ وقت حریف خانومش نمیشد بلاخره روزگار گذشتو اقا یوسف ما با همین قاطی کردن ها حسابی پول دار شد طوری که هیچ مزرعه ای جای گاو هاشو نداشت به خاطر همین گله گاو ها رو می بردن دشت و صحرا تا هم خوب بخورن هم باعلف های تازه شیرشون بهتر بشه با کلی چوپان اینا اما یه روز ناغافل سیل میادو تمام گله گاو ها رو با خودش میبره وقتی به آقا یوسف میگن تمام سرمایت به بادفنا رفت یه جمله میگه که هنوز که هنوزه مردم اون شهر این جمله رو پیش خودشون نگه داشتن آقا یوسف گفت : تمام آب های که تو این چند سال خانومم قاطی شیر ها کرد تبدیل به سیل شدو تمام سرمایم رو با خودش برد به خاطر همین من چوب خودمو خوردم نه کس دیگه ای