اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق
اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق

گناهی که قربتا الی الی الله انجام میگیرد!!

گناهی که قربتا الی الی الله انجام میگیرد                                                                                                           

   یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۲﴾

یکی از اشتباهات  اگر نگوییم گناهانی که حقیر زیاد میبینم و بسیار زیاد هم اتفاق می افتد و عمدتا مردم نمیدانند که گناه هست که اولا مرتکب نشوند و یا اگر کسی مرتکب شد امر به معروف کنند و بتر از همه اینها خیلی ها قربتا  الی الله  انجام میدهند آن هست که در اکثر موارد از ارادت  بیش از حد به اهل بیت ساطع میشود حال چنین گناهی که مورد تایید معصومین نیست چیست؟؟

دوباره   همان  شریفه ای را که قرائت کردیم دوباره بگوییم :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۲﴾

اى کسانى که ایمان آورده‏اید صدایتان را بلندتر از صداى پیامبر مکنید و همچنانکه بعضى از شما با بعضى دیگر بلند سخن مى‏گویید با او به صداى بلند سخن مگویید مبادا بى‏آنکه بدانید کرده‏هایتان تباه شود (۲)

 

 

یک دریایی از این شریفه میتوان استخراج کرد  اما برای فهم یک مقدمه باید بگوییم.

مقدمه:  اهل بیت برای ما شیعیان حجت هستند اهل بیت که میگوییم یعنی  رسول الله و دوازده تن از سلاله پاک ایشان  وخود امامان شیعه شارع مقدس هستند و قدرت وضع احکام دارنند نه این که صرفا ناقل سیره رسول الله باشند و اگر هم جایی در احادیث شریفشان از رسول الله گفته اند اغراضی دارد که الان این جا جایگاهش نیست لذا جمله کلهم نور واحد را زیاد شنیده اید که خوب هست صحبت موجزی در مورد این جمله بگوییم :

جمله کلهم نور واحد را میشود از دو بعد برسی کرد :

یک : بر اساس روایات و آموزه های عرفانی نخستین فیض الهی که از غیب هستی ظهور نموده حقیقت وجود ختمی مرتبت است(1). و در روایات نیز این حقیقت اشاره شده مثلا رسول خدا فرمود: (( اول ما خلق الله نوری)) (2) اولین چیزی که خدا آفرید نور وجود من بود. و یا فرمود: (( اول ما خلق الله روحی)) (3) اول چیزی را که خدا خلق کرد روح من بود. و به تبع نور وجود آن حضرت نور اهل بیت(ع) او هم نخستین آفریده خواهد بود. لذا در روایتی آمده: (( ان الله کان اذ لا کان و خلق نور الانوار و هو النور الذی خلق منه محمد و علیا))(4) خداوند بود و چیزی خلق نشده بود، آنگاه نور الانوار را آفرید و نور محمد و علی را از آن نور خلق نمود.
و برخی از عارفان نیز در این باره می گویند: آنگاه که خداوند اراده فرموده هستی را بیافریند تجلی فرمود که از آن نوری پدید آمد و نزدیکترین وجود را دریافت آن نور حقیقت وجود محمد (ص) بود که از آن به عقل یاد می شود. پس حقیقت آن حضرت اولین وجودی است که در نشئه هستی ظاهر گردیده و نزدیک­ترین فرد به او علی ابن ابی طالب (ع) است که سر انبیاء و امام عالمیان است.(5)
بر اساس این گونه آموزه های متعالی معلوم می شود که نور حقیقت وجود پیامبر و به تبع او نور حقیقت وجود اهل بیت (ع) قبل از خلقت زمان و زمانی ها آفریده شده است، ولی این به معنای ازل بودن آنها نیست، چون ازلیت از آن خداوند است و تنها او اول مطلق و ازلی است. مگر اینکه بگویم ازلیت ذاتی از آن خداوند است و حقیقت نور وجود پیامبر و اهل بیت ازل نسبی و ازل زمانی است.(6) 
در روایتی آمده که رسول خدا فرمود: «خداوند مرا از نور خود آفرید. از نور من علی را خلق کرد. از نور علی فاطمه را خلق نمود. از من و علی و فاطمه، حسن و حسین را آفرید، آن گاه از صلب حسین نُه امام دیگر خلق کرد. همه پیش از این که خداوند آسمان و زمین و فرشتگان و آدمیان را بیافریند، در مقام علم الهی به صورت نوری بودیم و او را تسبیح می‌نمودیم».(7)
چه اینکه در روایت دیگر به طور مطلق نقل شده که رسول خدا(ص) خطاب به امیر مومنان(ع) فرمود: «یا علی اگر ما نبودیم، خداوند آدم و حوا و آسمان و زمین را خلق نمی‌کرد».(8)
بنابر این در هر سه مسله اول همه معصومین(ع) به عنوان یک نور نقش داشته اند، چون در نفس الامر و حقیقت معنا وجود همه آنان یکى بوده و همه معصومین از نور واحد و حقیقت واحدى برخورداراند و رتبه وجودى و کمالات باطنى یکسانى دارند؛ هر چند که پیامبر و على(ع) امتیازهاى ویژه‏اى دارند که سایر معصومین(ع) از این امتیازها برخوردار نمى‏باشند، و در میان آن دو بزرگوار نیز حضرت رسول اکرم(ص) داراى فضایل و امتیازهایى است که حضرت على(ع) نیز واجد آنها نبود.
گرچه همه آنها به عنوان جلوه ی از نور وجود پیامبر مطرح­ اند جلوه و پرتوی نور وجود پیامبر است. همه کمالات الهی و انسانی بالذات از آن پیامبر و بالتبع از آن ائمه است. چون پیامبر به منزله آفتاب است و ائمه شعاع نور آن، پیامبر دریاست و ائمه امواج آن دریا، پیامبر اصل است و ائمه فروع آن. ولی همانند نور وجود آن حضرت وبه تبع نور وجود او در آن گونه مسایل حکم یکسان دارند. تفصیل بحث را در منبع ذیل جویا شوید. (9)
دو_ خصوص آن جمله باید گفت این سخن روایت که به صورتهای مختلف نقل شده مثلادر زیارت جامعه کبیره آمده:
«
إنّ أرواحکم و نورکم و طینتکم واحده طابت و طهرت بعضها من بعض، خلقکم الله انواراً؛(10) روح و روان پرتو وجود و فطرت شما از یک حقیقت است و آن حقیقت پاک و پاکیزه است و هر کدام از دیگر پدید آمده، خدا شما را نور آفرید».
امام صادق(ع) فرمود:
«
علمنا واحد، فضلنا واحد و نحن شیء واحد؛(11) علم و تمام فضایل ما یکی است و ما یک حقیقت هستیم».
بر اساس این گونه آموزه‌ها معلوم می‌شود که ائمه(ع) همه‌شان یک حقیقت نوری‌اند، و هر صفت کمال که در یکشان باشد، در دیگرشان نیز وجود دارد، ولی به تناسب شرایط زمان و اقتضاآت زمان، برخی صفات در بعضی از آنها ظهور و نمود بیشتری پیدا می‌کند و بدان صفت معروف می‌شود، به عنوان مثال گرچه همه ائمه(ع) مظهر علم الهی‌اند، ولی شرایط زمان برای حضرت کاظم(ع) به گونه‌ای پیش آمد که به دلیل اذیّت و آزارهای دشمنان پیوسته در رنج و گرفتاری بود. از سوی افراد معاند مورد توهین قرار می‌گرفت، ولی حضرت صبر و شکیبایی می‌کرد و صفت کظم غیظ که در آیة آمده:
«
وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ؛(12) خشم خود را فرو مى‏برند و از مردم در مى‏گذرند» در او جلوه خاصی پیدا کرده‌، پس به همان صفت معروف شده است. نقل شده شخصی در مدینه حضرت را پیوسته اذیّت می‌کرد و به او ناسزا می‌گفت. هر وقت او را می‌دید، دشنام می‌داد. حضرت روزی به محل کار او رفت، دید مشغول کشاورزی است و از او پرسید: «چه مقدار خرج زراعت خود کرده‌ای؟» گفت: صد اشرفی، حضرت فرمود: «چه مقدار امید داری از آن بهره ببری؟» گفت: امید دارم دویست اشرفی درآمد داشته باشم، حضرت کیسه زر به او داد که سیصد اشرفی در آن بود. آن شخص که همواره حضرت را دشنام می‌داد، وقتی این بزرگواری را از حضرت دید، سر حضرت را بوسید و از او عذرخواهی کرد و خواست او را ببخشد.(13)

 

نتیجه : بنا بر این اگر دستوری را خداوند برای  ارتباط با پیامبر  صادر کردنند معنایش این هست که مردم باید آن را نسبت با اهل بیت هم مراعات کنند  مگر آن که آن دستور نسخ شده باشد

جناب علامه طباطبای در تفسیر المیزان  نکته جالبی را در تفسیر این شریفه میفرمایند

مـنـظـور از ایـنـکـه مـى فـرمـایـد: صـداى خـود را بـلنـدتـر از صـداى رسـول اللّه مـکـنـیـد، ایـن اسـت که وقتى با آن جناب صحبت مى کنید، صدایتان بلندتر از صـداى آن جـنـاب نـبـاشـد، چـون - بـه طـورى کـه گـفـتـه انـد - دو عـیـب در ایـن عـمـل هـسـت : یـا مـنـظور شخصى که صداى خود را بلند مى کند این است که توهینى به آن جـنـاب کرده باشد، که این کفر است. و یا منظورى ندارد و تنها شخصى بى ادب است که رعـایـت مـقـام آن جـنـاب را نمى کند، و این خلاف دستور است ، چون مسلمانان دستور دارند آن جناب را احترام و تعظیم کنند.

مـى فرماید: (و لا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض ) با آن جناب آن طور که بـا یکدیگر صحبت مى کنید داد و فریاد مکنید، چون رعایت احترام و تعظیم آن جناب اقتضاء دارد در هنگام تخاطب گوینده صدایش کوتاه تر از صداى آن حضرت باشد. پس به طور کـلى، بـا صـداى بلند صحبت کردن فاقد معناى تعظیم است، و با بزرگان به صداى بلند صحبت کردن. نظیر مردم عادى، خالى از اسائه ادب و وقاحت نیست.

خب پس اگر با صدای بلند حرف زدن نزد ائمه بد هست و موجب از بین رفتن اعمال میشود این همه داد و قال در کنار ظریح مطهر اهل بیت چیست ؟ اگر کسی مشغول مناجات با امام خود باشد و صدای شما موجب ناراحتی او شوید ایا جواب گوی او هستید ؟

اصلا اهل بیت موجب آرامش و آسایش زمین و زمان هستند بارها و بارها گفتیم اگر کسی نماینده تام الخیار کسی شد باید یک سری از ویزگی هتی او را دارا باشد  خدای که ذکر و یادش آرامش قلوب هست مسلما ولی و نماینده او هم یاعث آرامش میشود چرا این آسایش را در حرم و ظریح مطهر با کلام ناشایست او از بین میبریم

                           نکند که مصداق  ایه قبل از این شریفه باشیم که فرمود:

               یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۱﴾

                          اى کسانى که ایمان آورده‏اید در برابر خدا و پیامبرش [در هیچ کارى] پیشى مجویید و از خدا پروا بدارید که خدا شنواى داناست (۱)                          

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد