اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق
اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق

یاداشت صدو چهل سوم : یکی از برکت های دنیا فراموشی است

Image result for ‫فراموشی‬‎ مسئله نسیان و فراموشی جزء برکات عالم خلقت است نسیان اگر در عالم نبود کمتر کسی در کارهایش موفق می‌شد برای اینکه هر کسی بالأخره یا نشاطی را پشت سر گذاشت یا اندوه و مصیبتی را پشت سر گذاشت اگر آن نشاط دائماً در ذهن انسان باشد انسان دستش به کار نمی‌رود چه اینکه همان روز نشاط بالأخره روز تعطیلی اوست  و همه اش شاد است و اگر مصیبتی دامنگیر او شد آن  غم و مصیبت هی به یادش می آید  و او کاری  از پیش نمی‌برد.

 یکی از برکات الهی فراموشی  است نسیانِ حوادث گذشته جزء برکات است منتها حُسن و قبح نسیان به عظمت و خوبی و بدی آ‌ن مَسئله بستگی دارد مثلا  یک وقت انسان چیز بدی را فراموش می‌کند این فراموشی فراموشی  خوبی است یک وقت چیز خوبی را فراموش می‌کند این نسیان, نسیان بدی است یک وقت کسی عادت داشت شبها مسبّحات را بخواند سُوَری که اوّلش تسبیح الهی است بخواند یا سورهٴ «واقعه» را قبل از خواب بخواند بعد مدّتی یادش رفته این یک نسیان مذموم است برای اینکه آن مسئله فراموش شده  یک چیز خوبی بود و یا مثلا یک وقت عادت کرده بود به غیبت کردن  و یا  یک کارِ ناروا بعد آن را فراموش کرده این نسیان یک نسیان پربرکتی است برای اینکه آن مَنسی یک امر مذموم است اما  تلخ‌ترین نسیان این است که انسان خدا را فراموش بکند زیرا کیفر فراموشی خدا فراموشی خود آدم است که در سورهٴ مبارکهٴ «حشر» فرمود: ﴿وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾[1] مبادا جزء کسانی باشید که خدا را فراموش کردند و خدا کیفر این نسیان را اِنسا قرار داد خدا اِنسا کرد یعنی آنها را از یادشان بُرد ﴿فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾ لذا اینها به فکر همه چیز هستند به فکر خودشان نیستند, به فکر خانه و تَن و لباس و فرزند و تَن و زندگی هستند اما هویّتشان را فراموش کردند بنابراین نسیان فی‌الجمله جزء برکات الهی است 

لذا به طور خلاصه : اولاً, بدی و خوبی نسیان به آن متعلّقش که مَنسی است وابسته است این دو, و بدترین نسیان, نسیان خداست که تلخ‌ترین کیفر را به همراه دارد و آن این است که انسان خودش را فراموش می‌کند ﴿وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَی أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَداً﴾

پی نوشت :

1.سورهٴ حشر, آیهٴ 19.


یاداشت صدو چهل دوم : بوسیدن دست

Image result for ‫صدقه‬‎

بدانیم ما هر اندازه به این نیازمندان برسیم ذات اقدس الهی چندین برابر عطا می‌کند، و این کار شدنی است که انسان حبیب او باشد و باور کند که خدا صدقات را از او می‌گیرد و خدا صدقات را از او می‌پذیرد و مانند آن. این راه را به ما نشان داده اند و این راه، راه دلپذیری است و راه دلپذیر راهی نیست که انسان برگردد، پشیمان بشود یا ازسرعتش بکاهد. 

این کلمه مسکین و کلمه رسول را در فهرست نهج‌البلاغه ملاحظه کنید حضرت فرمودند: «المسکین رسول الله» یعنی این نیازمندی که امروز به شما مراجع کرده این را خدا فرستاده، این رسول الله آن رسول الله مصطلح نیست، اگر کسی واقعاً نیازمند است و به شما مراجعه کرد، بدان کسی او را فرستاده و اگر مشکل او را حل کردی بدان که دست تو قبل از اینکه به دست این نیازمند برسد به دست بی‌دستی الله رسیده است و برای همین وجود مبارک امام سجاد(ع) اگر چیزی به مستمند می‌داد دستش را گاهی می‌بوئید، گاهی می‌بوسید، گاهی بالای سر می‌گذاشت و گاهی به صورت می‌کشید و می‌فرمود: این دستِ من به دست بی‌دستی الله رسیده است. 

پی نوشت :

درس اخلاق حضرت علامه جوادی آملی ،اسفند ماه 94

یاداشت صدو چهل یک: مثل گلاب

Image result for ‫گلاب‬‎  هیچ چیزی در عالَم نیست مگر اینکه به مشیئت الهی وابسته باشد  مثل انبیا  که  این نگاه توحیدی را داشتند 

در نظام تکوین وجود مبارک خضر وقتی به موسای کلیم گفت تو نمی‌توانی صبر کنی عرض کرد ﴿سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ﴾[1] این   ﴿إِن شَاءَ اللَّهُ﴾ را وجود مبارک موسی به خضر(سلام الله علیهما) گفت, وجود مبارک ابراهیم به اسماعیل(سلام الله علیهما) گفت ﴿إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ﴾ عرض کرد ﴿یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ﴾[2] این ﴿إِن شَاءَ اللَّهُ﴾ دأب همه موحّدان است اگر این ان‌شاءالله, در قرآن فراوان است چون در سیرهٴ انبیا آنکه زیر تیغ می‌خواهد برود می‌گوید ان‌شاءالله, آنکه می‌خواهد سوار کشتی بشود می‌گوید ان‌شاءالله این موحّدانه زندگی کردن کلمهٴ توحیدی را هم به همراه دارد پس این سخن, سخن همهٴ موحّدان است و ادبیات محاوره‌ای ما هم ان‌شاءالله است لذا اگر یک وقت کسی  برایش مانعی پیش آمد نتوانست به آن گفته‌اش عمل کند نمی‌گوییم دروغ گفت نمی‌گوییم خُلف وعده کرد, نمی‌گوییم دروغ درآمد یعنی نه کذب خبری است نه کذب مُخبری, نه خبر او دروغ  آمد نه او آدم دروغگوست و خلف وعده هم در کار نیست

این توحید به عنوان یک گلاب در برگِ گل هست که اگر این یک قطره آب را از این برگ برداریم این می‌شود تُفاله گل اگر معطّر است و اگر زینت است به خاطر همان یک قطره آب است اگر این گلاب را از این برگ گرفتند باید در سطل زباله بریزند دیگر, اگر این یک قطرهٴ توحید در زندگی نبود این زندگی می‌شود تفاله, ما باید موحّدانه زندگی کنیم

پی نوشت :

1.سورهٴ صافات, آیهٴ 102.
2. سورهٴ صافات, آیهٴ 102.

یاداشت صدو چهل : نه از جاهل سوال بپرس و نه با او مجادله کن

Image result for ‫نادان‬‎

دو نصیحت اخلاقی  :

یک : از جاهل استفتا نکنید چون 

استفتا  از جاهل روا نیست برای اینکه او رجم به غیب دارد  یک چیزی می گوید میخواهد درست باشد یا غلط  وقتی آگاهی ندارد شما چطوری می‌خواهید از او فتوا بخواهید؟

 فتوا هم اختصاصی به مسئله فقهی ندارد در سورهٴ مبارکهٴ «یوسف»  می فرماید ﴿أَفْتُونِی فِی أَمْرِی﴾[1] یا  در سورهٴ «نمل»  مَلکهٴ سبا به مشاورانش گفت ﴿أَفْتُونِی فِی أَمْرِی﴾ هر کس مشورتی می‌گیرد از صاحب‌نظر مطلبی را می‌خواهد فتوای اوست فتوای طبیب مشخص است, فتوای فیزیکدان مشخص است, فتوای ریاضیدان مشخص است, فتوای سیاستمداران مشخص است آنجا آن مَلکهٴ سبا گفت ﴿أَفْتُونِی فِی أَمْرِی﴾ دربارهٴ سایر مسائل هم سخن از فتوا و اینها است که ذات سوال پرسیدن و استفتا از جاهل مذموم است.

 دوم : با جاهل مجادله هم نکنید 

 چون جدال نه برای جاهل هست نه با جاهل میشود مجادله کرد

و  جاهل هم حقّ مجادله  ندارد چون او هیچ بینه ای از سمت خداوند متعال ندارد و علاوه بر این  مجادله با او سودمند هم نیست هی او میگوید تو هم باید بگوی تا آخر این که به  جایی نمی‌رسد لذا نه جدال برای جاهل هست, نه جدال با جاهل درست است. 

پی نوشت :

1. سورهٴ نمل, آیهٴ 32.