سوال : آیا در بهشت می شود انسان کاری انجام بدهد و درجه اش بالا تر برود ؟
جواب : در بهشت کسی نمیتواند کاری انجام بدهد که به وسیلهٴ آن کار ثواب ببرد و درجات بیشتری پیدا کند برای اینکه «الیوم عملٌ و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل»[1] آن روز جا برای اینکه کسی ایمان بیاورد یا عمل صالح بکند و یا عبادتی انجام بدهد نیست چون اگر آنجا هم جای ایمان و عمل صالح بود میشد دنیا زیرا اگر کسی بخواهد ایمانی بیاورد عمل صالح داشته باشد باید شریعتی باشد, دستوری باشد برابر دستور پیغمبر این کار را بکند پس آنجا هم نبوت است و رسالت است و تکلیف است و .... بهشت دارالقرار نیست لذا در بهشت ممکن نیست کسی کاری بکند, عملی انجام بدهد که به وسیلهٴ عمل به درجهای برسد اما اعمال او یکی پس از دیگری ظهور میکند این ظهور بعد از خفاست آثاری که در دنیا گذاشته یکی پس از دیگری به او میرسد .
خدای متعال در سورهٴ مبارکهٴ «یس» فرمود ﴿نَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ﴾[2] که یعنیهمانا ما مردگان را زنده می کنیم و آن چه را از پیش فرستاده اند و آثارشان را می نویسیم و هر چیزی را در (کتاب و) پیشوایی روشن برشمرده ایم.
در روایات نورانی که از وجود مبارک امام صادق و سایر ائمه رسیده است که فرمودند «إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلاّ عن ثلاث أو خَمس أو سِت»[3] که این اعداد هیچ کدام حصر نیست و آثار فراوانی هم دارد که تا اثر انسان زنده است آثار آن اعمال به انسان میرسد این عمل خود انسان است دیگر عملِ جدیدی نیست ﴿نَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ﴾ این آیه به اطلاق و عموم هر اثری را میگیرد لذا آن روایاتی که دارد چهارتا یا پنجتا یا ششتا اینها بیان مصداق رایج و دارج است نه بیان حصر به تقدیر هر کاری که اثری داشته باشد و اثر مثبتش نصیب امّت اسلامی بشود این تا آن اثر هست حَسنه هست .
پی نوشت :
از وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) رسیده است که فرموده اند مستحب است وقتی میخواهید از خانه بیایید بیرون برای مسجد برای اینکه ستون دین را اقامه کنید بگویید «إنّی لم أخرج أشراً و لا بطراً» [1] همین بیان نورانی که سیّدالشهداء(سلام الله علیه) در هنگام خروج از مدینه فرمود این را شیعیان نقل کردند بسیاری از علمای سنّت هم نقل کردند که وقتی انسان میخواهد از منزل خارج بشود حتی برای نماز جماعت در مسجد بگوید «اللهمّ إنّی لم أخرج أشراً و لا بطراً» که یعنی من قصد فتنه و شرّ و خودخواهی و غرور و اینها ندارم آمدم بردگی کنم و کمال ببرم
اگر در ستون دین این دستورات هست روزانه هم که آدم وارد بحث میشود وقتی که با این وضع وارد مسجد و معبد و مدرسه میشود تبدیل می شود به یک عالِم اگر فهمید حق با رفیق اوست کوتاه میآیددیگر نمیخواهد تا آخر حرف خودش را تثبیت کند که گرفتار مغالطه بشود کلمات الهی حد ندارد شما اقیانوس آرام را مرکب قرار بدهید چندین اقیانوس آرام ممکن است تمام بشود اما کلمات حکیمانه الهی تمام نمیشود.
پی نوشت :
1. طریحی، مجمع البحرین، ج 6، ص 16، چاپ سوم، تهران، مرتضوی، 1375 ش
حماسه حسینی جلد 1 صفحه 219
شخصی به امام صادق(سلام الله علیه) عرض کرد که من در سفر حج که می رفتم هر جا که کاروان برای استراحت شب پیاده میشد من در آنجا گوسفندی ذبح میکردم و قافله را تأمین میکردم. حضرت ایشان را تشویق نکرد! حتی نفرمود کار بسیار خوبی کردی با اینکه این شخص در آن قافله خدمات فراوانی ارائه کرده بود و گوسفند ذبح میکرد تا اطعام کند بلکه حضرت به او فرمود این گوسفند را در شهر و روستای خودت در شرایط عادی ذبح کن و اطعام بکن وقتی همسفر و عضو کاروانی شدی باید با کاروانی همسفر باشی که وضع مالی آنها مثل تو باشد در اینجا که تو دستت بازتر بود در این منزلها انفاق میکردی آنها نداشتند و خجالت میکشیدند. چرا چنین کاری کردی؟
دیگری که از حضرت سؤال میکند من با چه گروهی سفر کنم؟ حضرت جواب می دهند باید با کسانی که همکیسهٴ تو هستند سفر بکنی چرا که اگر آنها نسبت به تو وضع مالی بهتری دارند و چیزی هزینه میکنند تو که مقدورت نیست پس خجالت میکشی .
مؤمن موظف است حیثیت و کرامت خودش را حفظ بکند گرچه این دستور دربارهٴ حج و سفر حج است اما در روابط خانوادگی و روابط اجتماعی هم همین طور است خانمها با خانمهایی رابطه داشته باشند که فرش منزل آنها، زندگی آنها، پذیرایی آنها مثل خودشان باشد به هر تقدیر مومن باید علاوه بر اینکه ارزش خودش را حفظ می کند ارزش سایر مومنین را هم حفظ کند طبق این روایات شریف ما نه حق نداریم کاری کنیم که خود یا خانوادیمان خجالت بکشند همانطور که حق نداریم کاری کنیم که سایر مومنین خجالت بکشند.
نُزُل در رسوم اعراب آن چیزی بود که اولین بار برای مهمان میآورند مثلا وقتی مهمان وارد می شد قبل از آن که پذیرایی مهم شروع شود یک پذیرایی موقّت و زودگذری برایش می آوردند .
خدای متعال فرمود بعضی از مردم هم که وقتی مردند همان ابتدا جهنم را نُزل اینها قرار میدهیم مثل ﴿فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ﴾[1] خب اینها چه گروهیاند؟
﴿هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالاً﴾ من به شما بگویم کسانی که از همه خسارتبارترند چه کسانیاند؟ ﴿الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾ کسانی که سعیشان در دنیا گُم شده کسی که غیر حق را میپرستد و وقتی حق ظهور کرد ﴿یَوْمَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ﴾[2] تازه متوجه شدند به دنبال چه چیزی رفته اند .
اگر کسی در تاریکی به دنبال گوهر میگردد دفعتاً آفتاب طلوع کند قطعا می بیند یک مُشت سنگریزه دستش است در واقع چیزی دستش نیست وقتی قیامت هم قیام کرد ﴿ضَلَّ عَنْهُم مَا کَانُوا یَدْعُونَ﴾[3] ﴿مِن دُونِ اللَّهِ﴾ چیزی در دست بعضی نیست وقتی آدم به آن کرانهٴ افق رسید میفهمد اینجا چشمه نیست ﴿حَتَّی إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً﴾[4] وقتی انسان به دنبال سراب رفت و رفت و همهٴ پاهایش خسته شد توانش را از دست داد میبیند آبی نبود و سراب را آب پنداشت و حرف راهنمایان را گوش نداد ﴿ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾ در دنیا تلاش کرد ولی الآن میبینند خبری نیست ﴿وَهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ﴾[5] چیزی هم در آخرت گیرشان نمیآید و اینها ﴿وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً﴾ از نظر مبدأ آیات الهی را ندیدند از نظر معاد منکر لقاءالله بودند ، وقتی مبدأ و معاد که برایشان افسانه شد فاصله بین مبدأ و معاد که صراط است هم افسانه خواهد بود وقتی راه افسانه شد راهنما هم میشود افسانه .
لذا اینها رُسل را به استهزا گرفتند، چرا رسل را؟ چون رسل میگویند از این مبدأ تا آن منتها راه است و ما راهنماییم خب اگر کسی ـ معاذ الله ـ منکر مبدأ بود، منکر معاد بود راه میشود مسخره راهنما هم میشود مسخره اینها ﴿کَذَّبُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ﴾[6] پس نه آغازی هست نه انجامی انسان شناور و سرگردان است خب اگر مبدایی نیست و معادی نیست راه نیست وقتی راه نبود راهنما نیست وقتی راهنما نبود کسی مدّعی راهنمایی باشد خب همین کفار او را به استهزا میگیرند فرمود اینها چون ﴿کَفَرُوا بَآیَاتِ رَبِّهِمْ﴾ یک، ﴿کَذَّبُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ﴾ دو، مبدأ و منتها را منکر شدند راه را منکرند وقتی راه را منکر شدند راهنما را منکرند اینها کسانیاند که ﴿وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَرُسُلِی هُزُواً﴾ لذا ﴿فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْناً ٭ ذلِکَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَرُسُلِی هُزُواً﴾.
پی نوشت :
1.سورهٴ آلعمران, آیهٴ 21.
[2] . سورهٴ نور, آیهٴ 25.
[3] . سورهٴ فصلت, آیهٴ 48.
[4] . سورهٴ نور, آیهٴ 39.
[5] . سورهٴ نمل, آیهٴ 5.
[6] . سورهٴ انفال, آیهٴ 54.