اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق
اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق

هیچ کس نمی‌داند ما اینجا چه وسیلهٴ برای پذیرایی او آماده کردیم به خیال کسی هم نمی‌آید.

Image result for ‫انتخاب‬‎

یک عذاب ناشناخت در سورهٴ مبارکهٴ «فجر» آمده و آن عبارت است از این است که   عذاب قیامت یک عذاب  ناشناخته است یعنی کسی تا به حال این گونه از  عذاب را درک نکرده و نچشیده است  همینطور که  لذّتهایی هم که در قیامت هست مشابهش در دنیا نیست  «ما عین رأتْ ولا اُذنٌ سَمِعَت» .

فرمود: ﴿فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُم﴾[1] یعنی هیچ کس نمی‌داند خدای متعال  برای او چه ذخیره کرده است زیرا  آنچه در دنیا دیده است  یک سلسله ای از  لذایذ محدود است و محدود است  به عالم  طبیعت اما  لذت یا عذاب آخرت از  سنخ دیگر است این در ذیل آیه‌ای است که مربوط به نمازشب‌خوانها آمده است که  ﴿تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ﴾[2] دربارهٴ این‌گونه از رادمردان که نمونهٴ بارزش حضرت آیت الله عظمای بهجت(حشره الله مع النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین) است از همین قبیل بود فرمود: ﴿فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ﴾ این نکره در سیاق لفظ است که یعنی هیچ کس نمی‌داند ما اینجا چه وسیلهٴ برای پذیرایی او آماده کردیم به خیال کسی هم نمی‌آید.

. از آن طرف هم در بخش پایانی سورهٴ مبارکهٴ «فجر»  فرمود: ﴿فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ٭ وَلاَ یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ﴾[3]  که یعنی آن بگیر و ببندی که در جهنم است سابقه ندارد لذا نکته اساسی این است نعمت ها و لذت های بهشتی بی سابقه است همانطور که عذاب قیامت هم بی مثل و بی سابقه است مهم این است که ما کدام راه را انتخاب می کنیم؟

پی نوشت :

1. سورهٴ سجده, آیهٴ 17.
2. . سورهٴ سجده, آیهٴ 16.


یاداشت صدو هفتاد سوم: به دستانت بگو

Image result for ‫قلم و دوات‬‎


مرحوم مجلسی(رضوان الله علیه)  نقل می‌کند که عده‌ای به محضر پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌رسیدند و بهره‌های علمی می‌بردند یکی از آنها به حضرت عرض کرد که محفل شما بسیار سودمند و نافع است ولی از اینجا که ما بیرون رفتیم دیگر آن لذّت را به همراه نداریم حضرت فرمود: «استعن بیمینک»[1] چرا به من می‌گویی به دستانت بگو تو هم بالأخره یک لوازم‌التحریر داشته باش, کاغذی داشته باش, قلمی داشته باش آنچه اینجا گفته می‌شود تو یادداشت بکن وقتی به منزل رفتی در هر فرصتی این مطالب نورانی و عالِمانه را هم می‌توانی مطالعه کنی به دیگران هم منتقل کنی و به آن عمل بکنی این می‌شود سرور دائمِ «استعن بیمینک».

 یک وقت است کسی چند سال در حوزه  و دانشگاه می‌ماند می‌رود در درس  و کلاس اما نه تحقیقی دارد, نه پژوهشی دارد, نه جزوه‌ای دارد, نه تقریری دارد, نه بحثی دارد, نه درسی دارد این مادامی که در حوزه است از این علوم باخبر است اما همین که مأموریتی پیدا کرد کاری را برای نظام اسلامی در جای دیگر انجام بدهد  هرچه خوانده است از یادش می رود.

پی نوشت : 

  بحارالأنوار,  ج2, ص152.

یاداشت صدو هفتاد دوم : تقدیم اهم بر مهم


Image result for ‫انتخاب‬‎


 در مسئله خلقت ما باید  حق‌محور باشیم به این معنا که اگر  یک مسئله ای پیش آمد که  حق باشد و مسئله دیگر  احق  از آن" آنکه احق است باید انجام شود  در حوزهٴ ربوبیّت و افعال خدای متعال هم همین است اگر انجام یک کاری برای خداوند  حکمت باشد  و انجام کار دیگر   أحکم   آن که احکم و افضل است توسط خدای متعال انجام می شود .

  این مسئله تقدیم اهم بر مهم یک اصلِ پذیرفته شدهٴ عقلانی  در تمام ادیان است  که هر اهمّی بر مهم مقدم است .

در داستان حضرت موسی با حضرت خضر وقتی حضرت موسی سوال می پرسد  جوابهای حضرت خضر همه  به تقدیم اهم بر مهم برمی‌گردد این تقدیم اهم بر مهم هم برای صاحب شریعت مقبول است هم برای صاحب تأویل. در جریان غصب و سوراخ کردن  کشتی حضرت  خضر  فرمودند  :  ما مختصری آسیب به این کشتی رساندیم برای اینکه اصلِ کشتی محفوظ بماند، خب گاهی در انسان عضوی از اعضای انسان را قطع می‌کنند تا اصلِ انسان محفوظ بماند و سالم و زنده بماند این تقدیم اهم بر مهم است تقدیم اهم بر مهم در همهٴ امور هست چه در مسائل مالی، چه در مسائل نفسی. در جریان قتل هم آنجا هم باز تقدیم اهم بر مهم بود برای اینکه این بچه اگر بالغ می‌شد چندین مفسده را به همراه داشت خودش به کفر و طغیان می‌کشید و  پدر و مادر را هم  به کفر و طغیان می‌کشاند ، خودش به عذاب الیم گرفتار می‌شد  پدر و مادرش را هم  به عذاب الیم گرفتار می‌کرد ، این چهار خطر برطرف شد با اینکه این یک عمر کوتاهی داشته باشد بعد در قبالش خداوند به پدر و مادر او فرزندی بدهد که این فرزند هم ایمان دارد و به بهشت می‌رود، هم باعث تقویت ایمان پدر و مادر است آنها را به بهشت می‌رساند، هم در رابطهٴ فرزندی و پدری مهربان است و رئوف است و أقرب رَحِماً است پس همهٴ این مسائل می‌شود اهم این اهم بر آن مهم مقدم است. 

یاداشت صدو هفتاد یکم : جواب به یک سوال

Image result for ‫نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه‬‎


سوال : مگر حضرت موسی پیامبر دارای کتاب و شریعت نبود پس چرا به سراغ معلم که حضرت خضر باشد رفت؟

مرحوم شیخ مفید(رضوان الله علیه) در جلد ششم از مصنّفاتی که کنگرهٴ مرحوم شیخ مفید چاپ کرده صفحهٴ 34دارند که : 

«المسألة الخامسة قال السائل و الأنبیاء(علیهم السلام) عندنا معصومون کاملون فما بال موسی(علیه السلام)» و «کان تلمیذاً للخضر و هو أعلیٰ منه ثمّ أنکر علی الخضر فعله و الحقّ فیه» ایشان می فرمایند اشکال وجود دارد و آن اینکه انبیا کامل‌اند چطور وجود مبارک موسای کلیم  شاگردی کرده اند؟

 این بحث عصمت انبیا از دو طرف مطرح است هم دربارهٴ خضر و هم دربارهٴ موسی(سلام الله علیهما) جوابی که شیخ مفید گفته اند بسیاری از مشکلات را حل می کند ایشان می‌فرمایند: «الجواب و بالله التوفیق أن موسی(علیه السلام) اتّبع الخضر قبل أن یُنبّأ و یُبعث» که یعنی این جریان برای قبل از بعثت حضرت موسی بود و نکته اصلی هم اینجاست که  موسی گفته شده در این داستان همان موسای کلیم الله است چون بعضی از مفسران فرموده اند که  این موسایی که با خضر صحبت کرده این از احفاد وجود مبارک یوسف(سلام الله علیه) است  و با حضرت موسی معروف تفاوت دارد که این نظر دلیل مدقن و قوی می خواهد چون ظاهر قرآن این است که موسی داستان خضر همان موسای کلیم است و مرحوم مفید هم قبول دارد که این موسی همان است لکن می‌فرماید این جریان و این صحنه برای قبل از نبوّت حضرت موسی بود خب اگر قبل از نبوّت حضرت موسی باشد خیلی از سؤالها رخت برمی‌بندد قطعاً «أن موسی(علیه السلام) اتّبع الخضر قبل أن یُنبّأ و یُبعث و هو إذ ذاک یطلب العلم و یَلتمس الفضل منه»  هیچ مانعی ندارد که کسی قبل از نبوّت به سراغ معلم برود همهٴ انبیا که مثل وجود مبارک رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیستند که نگار به مکتب نرفته باشد اینها هم مکتبِ بشر عادی نرفتند ولی خب از ولیّ‌ای از اولیای الهی که هم از رحمت عنداللهی هم از علم لدی‌اللهی برخوردار بودند استفاده کردند پس این محذوری ندارد و سؤال پاسخ داده شد.