در مسئله خلقت ما باید حقمحور باشیم به این معنا که اگر یک مسئله ای پیش آمد که حق باشد و مسئله دیگر احق از آن" آنکه احق است باید انجام شود در حوزهٴ ربوبیّت و افعال خدای متعال هم همین است اگر انجام یک کاری برای خداوند حکمت باشد و انجام کار دیگر أحکم آن که احکم و افضل است توسط خدای متعال انجام می شود .
این مسئله تقدیم اهم بر مهم یک اصلِ پذیرفته شدهٴ عقلانی در تمام ادیان است که هر اهمّی بر مهم مقدم است .
در داستان حضرت موسی با حضرت خضر وقتی حضرت موسی سوال می پرسد جوابهای حضرت خضر همه به تقدیم اهم بر مهم برمیگردد این تقدیم اهم بر مهم هم برای صاحب شریعت مقبول است هم برای صاحب تأویل. در جریان غصب و سوراخ کردن کشتی حضرت خضر فرمودند : ما مختصری آسیب به این کشتی رساندیم برای اینکه اصلِ کشتی محفوظ بماند، خب گاهی در انسان عضوی از اعضای انسان را قطع میکنند تا اصلِ انسان محفوظ بماند و سالم و زنده بماند این تقدیم اهم بر مهم است تقدیم اهم بر مهم در همهٴ امور هست چه در مسائل مالی، چه در مسائل نفسی. در جریان قتل هم آنجا هم باز تقدیم اهم بر مهم بود برای اینکه این بچه اگر بالغ میشد چندین مفسده را به همراه داشت خودش به کفر و طغیان میکشید و پدر و مادر را هم به کفر و طغیان میکشاند ، خودش به عذاب الیم گرفتار میشد پدر و مادرش را هم به عذاب الیم گرفتار میکرد ، این چهار خطر برطرف شد با اینکه این یک عمر کوتاهی داشته باشد بعد در قبالش خداوند به پدر و مادر او فرزندی بدهد که این فرزند هم ایمان دارد و به بهشت میرود، هم باعث تقویت ایمان پدر و مادر است آنها را به بهشت میرساند، هم در رابطهٴ فرزندی و پدری مهربان است و رئوف است و أقرب رَحِماً است پس همهٴ این مسائل میشود اهم این اهم بر آن مهم مقدم است.