ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دو نصیحت اخلاقی :
یک : از جاهل استفتا نکنید چون
استفتا از جاهل روا نیست برای اینکه او رجم به غیب دارد یک چیزی می گوید میخواهد درست باشد یا غلط وقتی آگاهی ندارد شما چطوری میخواهید از او فتوا بخواهید؟
فتوا هم اختصاصی به مسئله فقهی ندارد در سورهٴ مبارکهٴ «یوسف» می فرماید ﴿أَفْتُونِی فِی أَمْرِی﴾[1] یا در سورهٴ «نمل» مَلکهٴ سبا به مشاورانش گفت ﴿أَفْتُونِی فِی أَمْرِی﴾ هر کس مشورتی میگیرد از صاحبنظر مطلبی را میخواهد فتوای اوست فتوای طبیب مشخص است, فتوای فیزیکدان مشخص است, فتوای ریاضیدان مشخص است, فتوای سیاستمداران مشخص است آنجا آن مَلکهٴ سبا گفت ﴿أَفْتُونِی فِی أَمْرِی﴾ دربارهٴ سایر مسائل هم سخن از فتوا و اینها است که ذات سوال پرسیدن و استفتا از جاهل مذموم است.
دوم : با جاهل مجادله هم نکنید
چون جدال نه برای جاهل هست نه با جاهل میشود مجادله کرد
و جاهل هم حقّ مجادله ندارد چون او هیچ بینه ای از سمت خداوند متعال ندارد و علاوه بر این مجادله با او سودمند هم نیست هی او میگوید تو هم باید بگوی تا آخر این که به جایی نمیرسد لذا نه جدال برای جاهل هست, نه جدال با جاهل درست است.
پی نوشت :
1. سورهٴ نمل, آیهٴ 32.