هیچ چیزی در عالم نیست مگر اینکه برای ما کارآمد است و هیچ چیزی در عالم نیست مگر اینکه خداوند آن را برای ما رام نکرده باشد، نه اینکه خودمان رام کرده باشیم. خداوند رام کننده هست ما باید از این مسئله استفاده کنیم ﴿سَخَّرَ لَکُم مَا فِی السَّماوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ﴾
هرچه در آسمان است هرچه در زمین است ، هرچیزی که بالای آسمان است هرچیزی که زیر زمین است هرچیزی که زیر دریا است همه و همه را خداوند برای ما رام کرده است. مثل یک کشاورز ماهر، آبی که از بالای کوه میآید نمیگذارد هرز برود آب که از بالا میآید به پایین بخواهد برود این برخلاف طبع او نیست، این نمیخواهد فشاری بر آب وارد کند که آب بالا برود، آب میخواهد پایین بیاید جاری هم بشود میل اوست؛ منتها این کشاورز نمیگذارد این هرز برود، میبرد زیر درخت، این را میگویند هیچ چیزی را خدا مجبور نمیکند، چون با طبع او کار میکند. تسخیر اصلی به عهده اوست به ما گفت برای شما مسخّر کردم.
هیچ موجودی نیست که بشر بخواند از آن استفاده بکند و نشود، ﴿سَخَّرَ لَکُم مَا فِی السَّماوَاتِ﴾. اینکه میبینید الآن کلّ این منطقههای آسمانی را مثل زمینی جاده درست کردند دارند میروند، همین است. دریا را جاده درست کردند دارند میروند همین است. دریا میشود مسیر، آسمان میشود مسیر، زمین میشود مسیر، تحت الارض میشود مسیر، فوق السّماء میشود مسیر. ﴿سَخَّرَ لَکُم مَا فِی السَّماوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ﴾، چنین خدایی حق دارد به ما بگوید: ﴿فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ﴾،
بعد فرمود اینها را من برای دکور خلق نکردم، اینها نعمت هستند و اینها را برای شما خلق کردم. هم به شما هوش دادم، هم به اینها گوش؛ هم به اینها گفتم گوش کن ببین انسان چه میگوید هم به شما هوش دادم که از اینها بهره ببرید، ﴿سَخَّرَ لَکُم مَا فِی السَّماوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ﴾؛ لذا افرادی که حضور پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) مشرف میشدند معرفی میکردند که فلان شخص کشاورز است، فلان شخص دامدار است، فلان شخص فلان کار است، فلان شخص فلان کار است، اگر نوبت به کسی میرسید که او کاری نداشت تا معرفی بکند، «سقط من عینه»؛ این مرد بیکار از دو چشم پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) میافتاد و حضرت با احترام به او نگاه نمیکرد. آدم میشود بیکار؟!
در عاشقی آن جا که ورا پای مرا سر ٭٭٭ در بندگی آن جا که ورا حلقه مرا گوش
این حرف همه موجودات است. هر جا حلقه باشد گوش ما آنجاست. هر جا پای پروردگار الهی باشد که پا ندارد سر ما آنجاست.
در عاشقی آن جا که ورا پای مرا سر ٭٭٭ در بندگی آن جا که ورا حلقه مرا گوش
پی نوشت:
سوره لقمان آیه20
سوره الرحمن
بحار جلد 100 صفحه 9 - جامع الاخبار صفحه 39
دیوان سنایی غزل 209