در ادبیات دینی گفته شده قلب حرم خداوند است و محافظت لازم دارد و نباید غیر از خداوند چیزی در آن ساکن شود. اما شیطان همیشه سعی در ورود به این حرم الهی را داشته است اما قرآن کریم میفرمایید :
إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ 2 : همانا کسانى که تقوا پیشه کردهاند، هرگاه وسوسههاى شیطانى به آنان نزدیک شود، متوجّه مىشوند (وخدا را یاد مىکنند)، آنگاه بینا مىگردند.
شیطان اگر به درون کسی راه پیدا کند، منتظر است که قلب او چه وقت باز میشود، این جامه احرام در بر کرده و به صورت یک طواف کننده درآمده، این حرامی به صورت مُحرِم درآمده: ﴿إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْاإِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ﴾، این شیطان الآن میخواهد طواف بکند، کجا طواف میکند؟ دور کعبه دل. منتظر چیست؟ منتظر است که دل چه وقت باز میشود که وارد کعبه دل بشود. آنها که مردان الهی هستند: ﴿إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾ اما آنها که غافل هستند، قلب آنها در اختیار دیگری است، این شیطان وارد قلب میشود. وقتی که وارد صحنه دل شد، «بَاضَ»؛ تخمگذاری و بیضهگذاری میکند. وقتی بیضهگذاری و تخمگذاری کرد، «فَرَّخَ» یعنی جوجه میکند، این تخمها را تبدیل به جوجه میکند. وقتی تبدیل به جوجه کرد، «دَبَّ وَ دَرَجَ»; دابّه را دابّه میگویند؛ برای اینکه مرتب در حال جنبش است. فرمود صحنه دل را اینها میگیرد. اینکه میبینید بعضی در نماز یا غیر نماز آرام نمیگیرند برای همین است، این قدر این خاطرات, جنب و جوش دارند، اینها شیطان زادهاند. فرمود اول «بَاضَ» بیضه و تخمگذاری میکند؛ بعد «فَرَّخَ»؛ این تخم گذاشته شده را به صورت جوجه درمیآورد؛ بعد «دَبَّ وَ دَرَجَ» دیگر آرام نیست; مثل اینکه اگر بچهها در اتاق مطالعه آمدند، این قدر سر و صدا میکنند که کسی را نمیتواند مطالعه کند. این خاطرات فلان کس این طور گفته، فلان کس این طور رفته، فلان جا این طور شده، این حرفهایی که جز زیان هیچ چیزی نمیارزد; این صحنه دل را پر میکند. آدم میخواهد مطالعه کند همین است، نماز بخواند همین است. «دَبَّ وَ دَرَجَ». بعد این جوجهها بزرگ میشوند، جوجهها که بزرگ شدند میگویند صحنه، صحنه من است. وقتی دل را اینها مالک شدند، اعضا و جوارح تابع دل است. بعد هر کاری که آنها بخواهند، اراده کنند، زبان تابع است، گوش تابع است، میفرماید: «فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ» 3از این به بعد هر چه را آن شیطانزادهها بخواهند این شخص میبیند و میگوید و میکند. میگوید این نامحرم را نگاه کن، میگوید چشم. آن دروغ را بگو، میگوید چشم. آن رومیزی و زیرمیزی هر دو را بگیر، میگوید چشم. اینها تشبیه نیست، اینها موعظه نیست، اینها برهان است
پی نوشت:
جامع الاخبار صفحه 518
سوره اعراف آیه 201
نهج البلاغه خطبه 7
درس تفسیر آیت الله جوادی آملی سوره الرحمن