ارتباط بندگان با خداوند عالم در قرآن کریم گاهی تعبیر به معلمله میشود و سخن از خرید و فروش است, گاهی سخن از خرید و فروش نیست سخن از اجاره و استجاره است, گاهی سخن از وعده و وعید است و هِبه و امثال ذلک است همهٴ این موارد به هِبه برمیگردد البته همهاش منّت الهی است لکن گاهی تعبیر به خرید و فروش دارد که ﴿إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ﴾[1] گاهی هم تعبیر به اجاره و استجاره و امثال ذلک است «یوفون اجورهم» و مانند آن قرآن کریم می فرمایید شما اجیر خدا باشید البته همهٴ این تعبیرات تشویقی است اگر کسی با خدا رابطه پیدا کرد چه به صورت بیع, چه به صورت اجاره یا به عقد دیگر عوض و معوّض هر دو را خدا به او میدهد انسان برای خودش کار میکند از خدا مزد میگیرد هم عوض برای اوست, هم معوّض برای اوست اما اگر با شیطان رابطه پیدا کرد عوض و معوّض را شیطان میبرد این میشود خسر الدنیا و الآخره حالا اگر کسی بیراهه رفت, رفت به طرف گناه خب چه کسی بهره میبرد؟ شیطان, اجرتی هم که دریافت میکند به سود چه کسی است؟ باز به سود شیطان او هر دو را میبرد اگر به کسی قدرتی دادند, مالی دادند در برابر یک کار حرامی, خب این قدرت و مال را دوباره در همان مسیر صرف میکند ارتباط با شیطان, معاملهٴ با شیطان که باعث خسران است یعنی آدم سرمایه را میبازد برای اینکه عوض و معوّض هر دو را شیطان میبرد لذا فرمود: ﴿فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ﴾[2], ﴿مَا شِئْتُم مِن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوْا أَنفُسَهُمْ﴾[3] اینها خودشان را باختند برای اینکه خودشان را تحویل او دادند دیگر خودی نمانده, عمری نمانده یک وقت است یک تاجر ورشکست میشود خب بالأخره زنده است دیگر اینکه تجارتش پارچه بود, عمر نبود ولی کسی که زندگی میکند تجارتش سرمایهاش عمر است نه پارچه آن کسی که ورشکست میشود پارچه را از دست داده اما این تبهکار عمر را از دست داده چیزی برایش نمیماند که عوض و معوّض هر دو را شیطان میبرد اما در داد و ستد با الهی یا اجرت و اجاره و استیجار الهی عوض و معوّض هر دو را خدا به انسان میدهد لذا میفرماید یک عده ﴿یَرْجُونَ تِجَارَةً لَن تَبُورَ﴾[4] آدم برای خودش کار میکند مثل اینکه تعبیر تشویقی که ما به بچههایمان میگوییم, میگوییم اگر این کار را کردی فلان مقدار من به تو کمک میکنم خب او دارد برای خودش درس میخواند رشد میکند البته ما یک نفع ضمنی هم میبریم ولی ذات اقدس الهی ﴿غَنِیٌّ حمِیدٌ﴾[5] فرمود هیچ نحوی و هیچ نفعی عاید ذات اقدس الهی نخواهد شد ﴿إِن تَکْفُرُوا أَنتُمْ وَمَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ﴾ لذا اجر است تعبیر اجر هم یک تعبیر تشویقی است ﴿أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً﴾ آن هم ﴿مَاکِثِینَ فِیهِ أَبَداً﴾ در اجر غرق است کسی از او نمیگیرد که چون وقتی عطای الهی باشد کلّ جهان مأموران الهیاند اگر ﴿لِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾[6] شد و ذات اقدس الهی اراده فرمود که چیزی به کسی بدهد همگان مطیعاند دیگر کسی از او نمیگیرد.
پی نوشت:
[1] . سورهٴ توبه, آیهٴ 111.
[2] . سورهٴ بقره, آیهٴ 16.
[3] . سورهٴ زمر, آیهٴ 15.
[4] . سورهٴ فاطر, آیهٴ 29.
[5] . سورهٴ ابراهیم, آیهٴ 8.
[6] . سورهٴ فتح, آیهٴ 7.