فرق نظام اسلامی با نظام شرق و غرب
اگر کشوری بخواهد اداره بشود به سه عنصر رسمی احتیاج دارد : یک عنصر مواد حقوقی است که عملیاتی است و کاربردی است که مجلسهای هر کشوری عهدهدار آن هستند. چگونه زندگی کنند؟ اقتصادشان، روابطشان، ترافیکشان، مالیاتشان، تجارتشان، این مواد حقوقی است که مجلس هر کشوری آنها را ترسیم میکند. ما هم مجلس داریم که موضوعات را مشخص میکند هم رساله عملیه مراجع داریم که احکامش را مشخص میکند.
قسمت دوم مبانی است که میشود مبانی این مواد. به هر حال هر کشوری که مواد حقوقی دارد، به استناد اینکه میخواهد مستقل باشد، مواسات داشته باشد، مساوات داشته باشد، امنیت داشته باشد، آبادی داشته باشد، عدم مداخله داشته باشد، نفوذی نداشته باشد، محیط زیست داشته باشد، به استناد این مبانی، آن مواد را مجلس قانونگذاری و اینها تنظیم میکنند.
اما کلید همه این مبانی عدل است. تا اینجا مشترک بین ما و دیگران است. از این به بعد مرز افتراق نظام اسلامی با کشورهای غیر مسلمان است. همه یعنی تمام این هفت میلیاردی که روی زمین زندگی میکنیم میگوییم کلید همه این مبانی عدل است، براساس عدل باید موادی تصویب بشود و عملیاتی. عدل هم این کلمه سه حرفی هم محبوب همه است هم معلوم همه است.
عدل یعنی هر چیزی را سرجایش گذاشتن. تا اینجا مشترک است؛ اما جای اشیا کجاست؟ جای اشخاص کجاست؟ آنها که تفکّر فرعونی دارند میگویند: ﴿أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی﴾1، ﴿ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْری﴾[1] میگویند جای اشیا را ما مشخص میکنیم، جای اشخاص را ما مشخص میکنیم. صهیونیسم را میگوییم دارد از حق خودش دفاع میکند. آل سعود را میگوییم در حق خودش دفاع میکند. یمنی مظلوم را میگوییم متجاوز است. مگر فرعون غیر از این میگفت؟ فرعون که میگفت: ﴿أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی﴾؛ یعنی من خالق شما هستم؟ اینکه خودش بتپرست بود. درباریان فرعون میگفتند که اگر جلوی موسی را نگیری:﴿یَذَرَکَ وَ آلِهَتَک﴾3؛ کذا و کذا. او خودش بتپرست بود. اینکه میگفت: ﴿ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْری﴾، اینکه میگفت: ﴿أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی﴾، یعنی قانون مملکت، افکار مملکت، اندیشه مملکت براساس اندیشه من باید دور بزند. الآن همان حرف است بدون نام فرعونی؛ لذا میگویند شراب و سرکه فرقی نمیکند. بول و عرق فرقی نمیکند، هر دو از بدن خارج میشود هر دو پاک است. ما میگوییم آنکه این نظام را آفرید بدن را آفرید انگور را آفرید او میداند چه پاک است چه نجس است چه حلال است چه حرام است. این میشود منبع، منبع یعنی منبع! ما منبع داریم و مبنا داریم و ماده. آنها ماده دارند و مبنا و لاغیر! این فرق بین توحید و کفر است.
پی نوشت :
1.سوره نازعات، آیه24.
2. سوره قصص، آیه38.
3. سوره اعراف، آیه127