اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق
اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق

یاداشت دویستم : بچه ها همراه او حلقه می زدند

Image result for ‫عبيد الله بن حر الجعفي‬‎


 در جریان عبید الله بن حرّ جحفی ، حضرت با  او چه کرد؟

 حضرت وقتی که نزدیک کربلا رسیدند  بین راه دیدند خیمه‌ای سر پا هست، فرمودند این چه کسی هست؟ 

عرض کردند این خیمه برای عبید الله بن حُر جحفی است.

 حضرت به وسیله بعضی از همراهانشان قاصد فرستادند  که  با من به کربلا بیا

عبید الله بن حر جحفی گفت من بیطرف هستم دیدم در کوفه بمانم باید با حسین بن علی(سلام الله علیه) بجنگم و اگر با آنها بجنگم دنیای من در خطر است، با حسین بن علی بجنگم دین من در خطر است! من از کوفه بیرون آمدم که اعلام بی طرفی بکنم و اینجا چادر زدم.. 

حضرت برای اینکه او را هدایت بکند، خودشان حرکت کردند این طور نبود که حالا بچه‌ها را به همراه ببرند؛ ولی می‌دانید پدر وقتی جایی می‌رود این بچه‌های کوچک هم یک چند قدم همراه او می‌روند. 

عبید الله بن حر جحفی گفت که من دیدم حسین بن علی(سلام الله علیه) به طرف خیمه من می‌آید؛ اما با یک وضع عاطفه برانگیزی این بچه‌ها دور او حلقه زدند و با هم می‌آیند.

. حضرت به من پیشنهاد داد که بیا این کار را بکن. من همان حرف را زدم که من بیطرف هستم ولی شمشیر دارم می‌دهم، اسب دارم می‌دهم نیزه دارم می‌دهم این سلاح‌ها را تقدیم می‌کنم؛ ولی خودم نمی‌آیم. حضرت فرمود: ﴿وَ مَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً﴾، من خلیفه خدا هستم،  من کسی که در بحبوحه حفظ دین حاضر نیست دین را یاری کند من از او اسب و استر می‌خواهم چه کنم؟ یعنی چه؟ یعنی من خلیفه او هستم، هر که بود قبول می‌کرد، می‌گفت چهار تا شمشیر و سپر و اینها که ما وسیله فراهم نکردیم اینها خوب است! اما این آیه را خواند این است که جریان حسین بن علی می‌ماند، کسی این طور حرف می‌زند؟ حرف خدایی را می‌زند؟ ﴿وَ مَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً﴾، بعد به حضرت عرض کرد یابن رسول الله این محاسن شما خیلی مشکی است رنگ طبیعی است؟ یا خضاب کردید؟ فرمود: «عجّل الشیب»؛من زود پیر شدم و این رنگی که می‌بینید خضاب است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد