ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خدا رحمت کند کاشفالغطاء را که یکی از فقهای نامی ماست.
میفرماید درست است که پیغمبر میبیند امام هم میبیند ولی علم دو قسم است یکی علم عادی است که اگر حاکم علم پیدا کرده در محاکم قضایی حاکم میتواند به علم خود عمل بکند اما علمِ ملکوتی و علم غیبی، سند فقهی نیست بحثش جداست
نمیشود گفت علی بن ابی طالب(سلام الله علیه) میدانست که آن شب ابنملجم میآید چرا رفت؟
یا به امام مجتبی(سلام الله علیه) عرض کرد شما که میدانستی این سمّ دارد چرا خوردی؟
علمِ ملکوتی بالاتر و شریفتر و عزیزتر و عظیمتر است که نظیر علم فقهی بیاید که سند فقه باشد[1]
این است که پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) با حصر فرمود: «إنّما أقضی بینکم بالبیّنات و الأیمان» فرمود مردم! ما بنا نداریم با علم ملکوتی محکمه را اداره کنیم ما با یمین و بیّنه محکمه اداره میکنیم و اگر کسی قسمِ دروغ خورد یا شاهد زور آورد در محکمهٴ منِ پیغمبر من برابر سوگند یا بیّنهٴ او مال را به او دادم مبادا بگوید من مال را از دست خود پیغمبر گرفتم از محکمه پیغمبر گرفتم این «قطعةً مِن النار» را دارد میبرد[2]
پی نوشت :
1. کشف الغطاء (ط . الحدیثه)، ج 3، ص 113 و 114.
2. الکافی، ج 7، ص 414