ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در جاهلیت یک نکاحی بود به نام نکاح شِغار و طلاقی بود به نام طلاق ظِهار. نکاح شِغار عبارت از این بود که دو نفر تعهّد میسپردند که دخترشان یا خواهرشان را به عقد یکدیگر دربیاورند که مهریه عقد هر کدام عقد دیگری باشد.
این شخص دختر خود را به همسری آن شخص درمیآورد که آن شخص هم دختر خود را به همسری این شخص در بیاورد. این نکاح به نام نکاح شغار بود که در اسلام تحریم شده تکلیفاً و باطل شده است وضعاً و اثری بر نکاح شغار نیست.
طلاقی بود به نام طلاق ظهار که اگر خواستند طلاق بدهند به عنوان طلاق ظهار، دست روی پشت همسرشان میگذاشتند، میگفتند: «ظَهْرُکِ کَظَهرِ اُمِّی»، این صیغه را اجرا میکردند و این را طلاق میدانستند و این زن هم برای همیشه بر او حرام بود، این قسم طلاق را هم اسلام منع کرد، فرمود این طلاق نیست. زنی از یک قبیله خاصی که حالا سالمند شد، مورد بیمهری شوهر قرار گرفت و شوهر او را ظِهار کرد با طلاق ظهار او را از منزل کرد.