مردم شام دیدند که اباذر شمشیر به دوش کشیده میگوید یا مرگ یا «واو» «لا أضع السیف عن عاتقی حتّی توضع الواو فی مکانها» فرمود من شمشیر را از دوشم نمیآورم پایین مگر اینکه این «واو» سر جایش باشد, گفتند اباذر چه میگویی؟ گفت معاویه دستور داد در جلسهٴ قرائت قرآن کاتبین قرآن که میخواهند آیهٴ سورهٴ مبارکهٴ «توبه» را بنویسند «واو» ﴿وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ﴾[1] را ننویسند, مردم گفتند خب چه فرق دارد برای یک «واو» شمشیر کشیدی؟ گفت خیر این «واو» اگر باشد معنایش این است که زراندوزی و ثروت جمع کردن و فقرا را راه ندادن این حرام است چه شخص مسلمان باشد چه یهودی باشد چه زرتشت باشد چه ملحد باشد چه موحّد باشد نمیتواند در کشوری زندگی کند که فقر هستند و این زراندوز است حالا کسی نمیخواهد مسلمان بشود خب نباشد میخواهد کافر و ملحد و کمونیست باشد خب باشد اما نباید زراندوزی کند اگر این «واو» ﴿وَالَّذِینَ﴾ را بردارند معنایش این است که این «الذین» عطف بیان قبلی است یعنی آن احبار و رهبان اگر اکتناز بکنند حرام است بر مسلمانها حرام نیست معاویه قصد و زراندوزی داشت و این «واو» جلویش را میگرفت گفت این را ننویسند این یک اباذر عصر گفت ممکن نیست من شمشیر از دوشم بکشم «حتّی توضع الواو فی مکانها».
پی نوشت :
منبع داستان این قصّه با شرح مبسوطش در تفسیر تسنیم ذیل آیهای که 100 سوره توبه آمده است
اینکه قرآن کریم می فرماید: ﴿إِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا﴾[1] این نیست که فقط در مجلس ترحیم وقتی قرآن میخوانند گوش بدهی بلکه یعنی یعنی تویِ مجتهد که داری مطلب را استنباط میکنی فقط گوش بده ببین قرآن چه میگوید نه مبانی خودت را بر قرآن تحمیل بکنی ﴿إِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا﴾ نعم بله , اطلاق آیه شریفه شامل مجالس ترحیم هم میشود آنکه واجب است که از وجود مبارک امام باقر رسیده است آن مربوط به امام و مأموم است در نماز جماعت که به فتوای بعضیها سکوت مأموم مخصوصاً در بعضی از نمازها واجب است برخیها فتوا بر استحباب دادند این را حمل بر استحباب کردند اما آنکه مطلب اصلی و پیام اصلی آیه این است که شما در برابر قرآن ساکت باشید ببینید او چه میگوید نه اینکه تلفیق کنید قدری رأی من, قدری رأی خدا یا تحمیل کنید آنچه را که خودتان بلدید این را بر قرآن تأویل کنید به هر طریق عاقلانه به قرآن گوش کنید
پی نوشت :
1.سوره اعراف آیه204
مگر درخت هر کودی را قبول میکند؟
هر آبی را قبول میکند؟
هر خاکی را قبول میکند؟
اینقدر اینها خوشپسندند که شناسایی میکنند بعد یک خاک خاص یا کودی مخصوصی را جذب میکنند تا میوه یکی سیب میشود و یکی گلابی از این بالاتر در حیوانات هم همین طور است اسب یک پوز میزند بعد علف را میخورد مگر هر علفی را میخورد؟ شامّهٴ او که دستگاه طبّی او را درمان میکند در همان پوز او تعبیه شده است اول بو میکند بعد میخورد اینکه قرآن فرمود یک عده از حیوانات پَست ترند
برای اینکه بیبو میخورد اصلاً نمیفهمد حلال یا حرام است این آیه تحقیق قرآنی است نه تحقیر این سگ مگر هر غذایی را میخورد تا اول بو نکند نمی خورد بالأخره همه چیز که برای سگ خوب نیست همه چیز برای اسب و حمار خوب نیست اینها غذاهای خاصّی را میخواهند چیزی که خوب نباشد با پایشان دور میکنند سگ ها این طورند، اسب ها این طورند، حمارها این طورند اینها اول بو میکنند کسی که بو نکند نفهمد حلال است یا حرام برایش فرق نکند ﴿کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾[1] اگر میخواهیم از حیوانات پست تر نباشیم بدانیم این غذای که میخوریم چیست ؟
پی نوشت :
1.سوره فرقان آیه 44
مسئله نسیان و فراموشی جزء برکات عالم خلقت است نسیان اگر در عالم نبود کمتر کسی در کارهایش موفق میشد برای اینکه هر کسی بالأخره یا نشاطی را پشت سر گذاشت یا اندوه و مصیبتی را پشت سر گذاشت اگر آن نشاط دائماً در ذهن انسان باشد انسان دستش به کار نمیرود چه اینکه همان روز نشاط بالأخره روز تعطیلی اوست و همه اش شاد است و اگر مصیبتی دامنگیر او شد آن غم و مصیبت هی به یادش می آید و او کاری از پیش نمیبرد.
یکی از برکات الهی فراموشی است نسیانِ حوادث گذشته جزء برکات است منتها حُسن و قبح نسیان به عظمت و خوبی و بدی آن مَسئله بستگی دارد مثلا یک وقت انسان چیز بدی را فراموش میکند این فراموشی فراموشی خوبی است یک وقت چیز خوبی را فراموش میکند این نسیان, نسیان بدی است یک وقت کسی عادت داشت شبها مسبّحات را بخواند سُوَری که اوّلش تسبیح الهی است بخواند یا سورهٴ «واقعه» را قبل از خواب بخواند بعد مدّتی یادش رفته این یک نسیان مذموم است برای اینکه آن مسئله فراموش شده یک چیز خوبی بود و یا مثلا یک وقت عادت کرده بود به غیبت کردن و یا یک کارِ ناروا بعد آن را فراموش کرده این نسیان یک نسیان پربرکتی است برای اینکه آن مَنسی یک امر مذموم است اما تلخترین نسیان این است که انسان خدا را فراموش بکند زیرا کیفر فراموشی خدا فراموشی خود آدم است که در سورهٴ مبارکهٴ «حشر» فرمود: ﴿وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾[1] مبادا جزء کسانی باشید که خدا را فراموش کردند و خدا کیفر این نسیان را اِنسا قرار داد خدا اِنسا کرد یعنی آنها را از یادشان بُرد ﴿فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾ لذا اینها به فکر همه چیز هستند به فکر خودشان نیستند, به فکر خانه و تَن و لباس و فرزند و تَن و زندگی هستند اما هویّتشان را فراموش کردند بنابراین نسیان فیالجمله جزء برکات الهی است
لذا به طور خلاصه : اولاً, بدی و خوبی نسیان به آن متعلّقش که مَنسی است وابسته است این دو, و بدترین نسیان, نسیان خداست که تلخترین کیفر را به همراه دارد و آن این است که انسان خودش را فراموش میکند ﴿وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَی أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَداً﴾
پی نوشت :
1.سورهٴ حشر, آیهٴ 19.