کسانی که دَرِ خانه عترت را بستند، «قیاس» را آوردند و بجای «عقل» و «اجماع» را بجای «عترت» نشاندند. آنها همان هایی هستند که خدای آنها نفس آنهاست و می گویند ما خودمان معین می کنیم، اما انسان مسلمان و موحّد می گوید مبانی که کلید همه آنها عدل است به منبع مرتبط است و منبع فقط وحی است و لاغیر.
اینها «قیاس» را اینها آوردند و بجای «عقل» نشاندند و «اجماع» را آوردند و بجای «عترت» نشاندند، چون دَرِ خانه عترت را بستند، چه کار می توانند بکنند؟ براستی چقدر می شود احکام الهی را از قرآن استفاده کرد؟ وجود مبارک حضرت امیر ـ هنگام دفن صدیقه کبریٰ(سلام الله علیهم اجمعین) ـ عرض کرد وضع این طور است: «بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَی هَضْمِهَا» اجماع کردند که زهرا(سلام الله علیها) را بکوبند، این در نهج البلاغه است. فرمود: ماها چند نفر بودیم ما مظلوم شدیم ! یا دست ما را می بستند، یا تازیانه می زدند، این وضع امت آن وقت بود.
تشخیص سراج از صراط با این چهارده معصوم (علیهم السلام) ترسیم می شود و با عقل و نقل ما این راه تشخیص می دهیم لذا به اهل بیت(علیهم السلام) می گوییم «أَنْتُم الصِّرَاطُ الأَقْوَم».
منبع :
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی،درس اخلاق22/01/92 | ||
اگر کسی سوال بپرسد که در مدینه که جا برای پذیرش چهار هزار شاگرد نبود پس شما چطور می گویید امام صادق چنین دانشگاه عظیمی در مدینه احادث کرده بودند ؟
اینطور باید جواب داد که هیچ کس ادّعا نکرده که وجود مبارک حضرت امام صادق مجلسی داشتند که چهار هزار شاگرد در آنجا حضور مداوم داشته باشند این را که کسی نگفت بلکه تربیت شاگردان حضرت در طیّ عمر با برکتشان به این نحو بوده که مثلا یک شاگردی یک ساعت آمده یک حدیث یاد گرفته رفته است, دوتا شاگرد فقط یک نصفه روز حضرت را دیدند و سوالاتشان را پرسیده اند و یا کمتر از یک روز مثلا یک نصفه روز, یک سؤال, دو سؤال, ده سؤال, بیست سؤال تا یک مدت عمر مثل جناب زراره که در تمام مدت عمر شاگردی کرد لذا چهار هزارشاگرد نظیر آنچه که فعلاً در مسجد اعظم مطرح باشد که این تعداد زیاد میآمدند در مدینه مینشستند وجود مبارک امام صادق برای اینها درس میگفت این نه شدنی است نه کسی ادّعا کرده مثل اینکه وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در طول عمرش هزارها نفر را که دوازده هزار نفر را در آن اسدالغابه و غیر اسدالغابه جمعآوری کردند اینها شاگردان حضرت بودند از یک ساعت تا یک عمر اینطور نیست یعنی اینطور نیست و کسی ادّعا نکرده که چهار هزار نفر پای درس امام صادق بودند یعنی در طیّ این عمر پر برکت این ده نفر آن بیست نفر آن سی نفر آن دو نفر آن یک نفر این جمعاً چهار هزار نفر حضرت را دیدند و از حضرت حدیث نقل کردند.
اما نکته قابل توجه این است که تعداد زیادی از شاگردان دست به قلم شدند و اصولی را تالیف کردند که طیّ این اصول کتاب اربعمائة تالیف شد و الان بخشی از این اصول موجود است.
زکری ابنآدم یکی از علمای شیعه هست که قبر مطهرش هم در قبرستان شیخان قم است که داستان جالبی دارد و آن اینکه ایشان شاگرد امام رضا(سلام الله علیه) بودند که به حضرت عرض کردند که رفقای من, دوستان من, همدرسهای من, همبحثهای من, همسنهای من آنهاهمه رحلت کردند و علما فعلی هم همه جوان هستند و اهل فضل اگر اجازه بدهید من از قم بیایم بیرون ؟ وجود مبارک امام رضا به همین زکریابنآدم فرمودند : نه, شما در قم باشید خداوند متعال عذاب را از مردم آن منطقه به برکت تو برمیدارد همانطوری که به برکت قبر پدرم موسیبنجعفر(سلام الله علیه) از آن منطقه عذاب را برمیدارد.
خب این که خداوند به برکت وجود یک عالم روحانی عذاب را از یک قوم بردارد چیز کمی نیست لذا این کار کار یک روحانی واقعی است.
منبع : تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی ذیل سوره کهف جلسه 31