اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق
اینجا سبقت مجاز است!

اینجا سبقت مجاز است!

نوشته جات یک دانشجوی حقوق

یاداشت دویست بیست نهم : از اهل بیت رسیده

Related image

«أَبُو شَاکِرٍ الدَّیَصَانِی»‏ با «هِشَامِ بْنِ الْحَکَم»‏ گفتگو می کردند، ابوشاکر میگوید اینکه فرمود: ﴿وَ هُوَ الَّذِی فِی السَّماءِ إِلهٌ وَ فِی الأرْضِ إِلهٌ﴾ ـ مَعَاذَ الله ـ مُشعر به این است که خدایی در آسمان است و خدایی هم در زمین است. «هِشَامِ بْنِ الْحَکَم»‏ میگوید من در این جواب مقداری ماندم، آمدم حجاز خدمت وجود مبارک امام(سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) اشکال و شبهه «أَبُو شَاکِرٍ الدَّیَصَانِی»‏ را به عرض حضرت رساندم. حضرت فرمود شما به او بگویید یا خودتان مستحضر باشید که اسم شما در بصره چیست، در کوفه چیست، در حجاز چیست یا در مکه چیست؟ یک اسم دارید و یک حقیقت هستید در همه جا! این ﴿وَ هُوَ الَّذِی فِی السَّماءِ إِلهٌ وَ فِی الأرْضِ إِلهٌ﴾ معنای آن این نیست که ما خدایی داریم در آسمان و خدایی هم داریم در زمین، نه! همان «الله» «اله السماء» است و همان «الله» «اله الارض» است. وقتی «هِشَامِ بْنِ الْحَکَم»‏ این حرف را از حجاز به عراق برد و به «أَبُو شَاکِرٍ الدَّیَصَانِی»‏ رساند، گفت: «هَذِهِ نُقِلَتْ مِنَ الْحِجَاز»؛[1] گفت این طریقهٴ برداشت از قرآن از اهل بیت به شما رسیده است.

پی نوشت :

1.الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص128 و 129.

یاداشت دویست بیست هشت : وجه نامگذاری بیعت مسلمانان با پیامبر در حدیبیه به شجره و رضوان

Image result for ‫بیعت با پیامبر‬‎


در جریان «صلح حُدیبیه» که زمینهٴ نبرد بود، وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از مسلمانان بیعت گرفت، گرچه عملی نشد؛ اما اینها بیعت کردند؛ هر چه را که حضرت دستور داد، اگر مبارزه بود که مبارزه و اگر نبود که برگردند. قسمتی از مردم مرتّب آمدند و با پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیعت کردند، حضرت هم زیر یک درخت نشسته مردم آمدند بیعت کردند و چون این جریان «تحت الشّجره» بود، این به «بیعة الشّجره» معروف شد و چون ذات اقدس الهی فرمود: ﴿رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ﴾،[1] این به «بیعت رضوان» معروف شد و مانند آن. آن «شجره» را برخی‌ها نگه داشتند و تبرّکاً کنار آن نماز می‌خواندند، بعضی آمدند برای اینکه سخن از وَثَن و صَنَم نشود درخت را قطع کردند، بعد در زمان عباسی‌ها آن را مجدد ساختند که بعد خراب شد، همچنین آن قسمت «تحت الشّجره» عناوین فراوانی را هم به همراه داشت

پی نوشت :

1.سوره توبه, آیه100.

یاداشت دویست بیست هفتم : داستان یک لباس

Related image

 دو تا پیراهن بود که یک بهانه بدی شد در اسلام:  پیراهن وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء)، یکی هم پیراهن عثمان.  زنی بعد از اینکه عثمان روی کار آمد و سهمیه او را خیلی نداد، پیراهن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را از صندوقچه‌اش یا از لباس‌هایش درآورد و دم در ورودی اتاقش، نه خانه‌اش، اتاقش آویزان کرد گفت: «هَذَا ثَوْبُ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ ص لَمْ یَبْلَ وَ عُثْمَانُ قَدْ أَبْلَی سُنَّتَه‏»؛[1] به مردم می‌گفت که این پیراهن است هنوز کهنه نشده، عثمان دین پیامبر را کهنه کرد، این یک پیراهن. بعد از اینکه تحریک کرد و شورشی را به پا کرد و عدّه‌ای ریختند و عثمان را کشتند، پیراهن عثمان را بهانه کرده، گفته که «هذا قُتِل مظلوماً»

پی نوشت :

1.بحار الانوار(ط ـ بیروت)، ج32، ص136.

یاداشت دویست بیست ششم : دفاع اهل بیت از اسلام

Image result for Ahl al-Bayt

هر کدام از ائمه(علیهم السلام) نور و ذات مقدسی‌اند که در عصر و مصر خودشان خلافت الهی را به خوبی انجام دادند، سعی کردند که دین را از آسیب سیاست اموی و مروانی و عباسی حفظ کنند اوّلاً; جامعه‌ای تربیت کنند که قرآنی و عترتی باشد ثانیاً; مردان الهی را به بار بیاورند که به نوبه خود خلیفةالله باشند ثالثاً و الگوی جوامع بشری باشد رابعاً. کار امام صادق(سلام الله علیه) در سخت‌ترین دوران عباسی بود؛ یعنی بعد از انتقال قدرت اموی و مروانی به عباسیان و اقتدار شدید عباسیان، آنها سعی کردند هم مذهب‌تراشی کنند، هم قرآن را به رأی خود تفسیر کنند، هم روایاتی که تازه زنده شده است بعد از عمربن عبدالعزیز، اسرائیلیات فوج فوج به روایات راه پیدا کردند آنها را مفسّر قرآن قرار بدهند و جبریه را بپرورانند که حکومت آنها را تأیید می‌کند و آزاداندیشان معتزله و امثال معتزله را سرکوب کنند و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم الصلاة و علیهم السلام) را با بدترین وضع تحت شکنجه قرار بدهند؛ وجود مبارک امام صادق در چنین عصری بود.