بسم الله الرحمن الرحیم
جمله معروفی وجود دارد که می فرماید:ما آمدهایم با زندگیکردن بهاء پیدا کنیم نه با هر بهائی زندگی کنیم.
حقیقت مسئله هم همین است انسان گاهی به بالاترین قیمت خود را به خدای متعال می فروشد مثل شهادت و اطاعت محض از دستورات الهی و گاهی هم به ارزان ترین نحو ممکن به شیطان می فروشد با اطاعت از هوس ها و لذایذ دنیا و سوگند های دروغ ، در همین رابطه قرآن کریم می فرماید :
که یعنی :
کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود ( به نام مقدس او ) را به بهای ناچیزی می فروشند ، آنها بهره ای در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها سخن نمی گوید و به آنان در قیامت نمی نگرد و آنها را ( از گناه ) پاک نمی سازد و عذاب دردناکی برای آنهاست. (2)
پی نوشت :
1. آیه 76 سوره مبارکه آل عمران
2. ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از نکات جالب در باب قرآن کریم نسبت قرآن با سایر کتاب های آسمانی است که قرآن کریم علاوه بر اینکه به حق نازل شده است،تصدیق کننده کتاب های پیشین خود یعنی انجیل و تورات نیز هست، البته انجیل و توراتی که تحریف نشده و حقیقی و واقعی هستند (1)
مقوله تصدیق شدن تورات و انجیل توسط قرآن کریم باعث می شود پیروان این ادیان علاوه بر نگرش و گرایش بر اسلام ،مسلمین را از خود بدانند و با آنها با احترام برخورد نمایند چرا که اسلام هم در احکام فقهی خود بین کفار و اهل کتاب فرق قائل شده و احتراماتی نسبت به اهل کتاب لحاظ کرده است
کسانی که در احکام و اعتقادات سه دین اسلام مسیحیت و یهود تحقیق نمایند به حق متوجه خواهند شد که که هر سه دین از خدای واحد و قادر نازل شده است البته با این فرق که دین مبین اسلام فاقد هر گونه تحریف و کامل ترین و جامع ترین دین الهی که خدای متعال بر پیامبر مسلمانان لقب خاتم النبیین را عطاء فرموده است.
پی نوشت :
1. نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ( آیه سوم سوره مبارکه آل عمران)
( همان کسی که ) کتاب را بحق بر تو نازل کرد ، که با نشانه های کتب پیشین ، منطبق است و «تورات» و «انجیل» را. (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)
بسم الله الرحمن الرحیم
اسلام به عنوان دینی که بر اساس سرشت و فطرت آدمی بنا شده دستوراتی را می دهد که منطبق بر روحیات و سرشت آدمی است
اما در سایر ادیان به علت تحریف و اینکه عقل بشری به جای وحی الهی حاکم بر آن ادیان و پیروان آن گشته است دیگر توجه به فطرت انسان وجود ندارد.
یکی از دستوراتی که بر اساس فطرت آدمی بیان شده و عقل انسان توان درک آن را دارد مسئله ای است که قرآن کریم در سوره بقره آیه 286 بیان می کند که عبارت است از مسئله تکلیف وظرفیت انسان که یعنی هر انسانی در زندگی خود یک تکلیفی دارد اما کمیت و کیفیت این تکلیف بر اساس ظرفیت های او است
مثلا خدای متعال انتظاری که از یک پیرمرد کشاورز و روستایی دارد با یک مرجع تقلید جهان تشیع کاملا فرق دارد
و یا شخصی که مریض است و یا در سفر است و توان روزه گرفتن را ندارد با شخص سالم کاملا متفاوت است لذا خدای متعال بر گروه اول روزه را واجب نکرد اما بر شخصی که سالم است و مانعی بر روزه گرفتن ندارد روزه واجب است
نکته اصلی این است که ما در زندگی خود هر چه نیکی کنیم به سود خودمان است و هر چه که بدی هم کنیم این بدی وبال گردنمان می شود پس چرا از زندگی خود بیشترین استفاده را نکنیم
پی نوشت :
1. لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایى اش تکلیف نمى کند. آنچه (از خوبى) به دست آورده به سود او، و آنچه (از بدى) به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانى بر (دوش) ما مگذار؛ همچنانکه بر (دوش) کسانى که پیش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویى؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از نکاتی که دین مبین اسلام در باب مدیریت جامعه اسلامی بر آن تاکید دارد مبارزه با فقر و عوامل پیدایش آن است
لذا اسلام با بیکاری ،طنبلی و رخوت جامعه مخالف است و موکدا به جوانان توصیه می کند که به کار و فعالیت و تشکیل خانواده مشغول باشند چرا که جوانی که سرگرم فعالیت و کار کردن است از آلوده شدن به مواد مخدر و ارتباطات با نامحرم و مسیر های بیراه بدور است
علاوه بر اینکه اسلام به طور مستقیم با عوامل پیدایش فقر مبارزه می کند از طرفی هم به مسلمین توصیه می کند که در راه خدا اموالشان را به نیازمندان صدقه بدهند طوری که قرآن کریم جریان انفاق را اینگونه بیان می کند:
که یعنی : کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند ، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه ، یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد ( و شایستگی داشته باشد ) ، دو یا چند برابر می کند و خدا ( از نظر قدرت و رحمت ، ) وسیع ، و ( به همه چیز ) داناست.
همانطوری که کاشت یک بذر یک دانه بعد از کاشت و بداشت محصول چندین هزار مثل خود را تولید می کند مالی که در راه انفاق به متستضعفین پرداخهت می شود هم همینطور است
و در آیات بعد به مسلمانان تاکید می کند که صرفا انفاق کردن و صدقه دادن مهم نیست بلکه سخن خوش و گذشت و تحقیر نکردن با مستضعفین هم مهم است
قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُها أَذیً وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلیمٌ(2)
پی نوشت :
1. آیه 261 سوره مبارکه بقره
2. آیه 263 سوره مبارکه بقره