اگر کسی نسبت به شما
بد کرد، اگر بگذرید بهتر است ، ﴿وَ أَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلْتَّقْوَی﴾،[1] ولی اگر خواستید کیفر بگیرید به عادل باشید، ﴿فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ﴾[2] اگر خواستید عقاب کنید، ﴿وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ
ما عُوقِبْتُم﴾،[3] آیات قرآن میفرمایند در موقع کیفر باید عدل را رعایت کنید نه بیشتر. اما اگر کسی نسبت
به شما احسان کرد شما خواستید پاداش بدهید، جزای احسان، عدل نیست. شما یک وقت مشکلی
داشتید کسی در حال دشواریِ شما به داد شما رسید، فلان مبلغ به شما قرض داد. مشکل شما
را حلّ کرد، این احسان است. شما بخواهید یک وقت پاداش بدهید، به همین مبلغ، به همین
مقدار، نسبت به او احسان بکنید جزای او را ندادید، چون جزای احسان، عدل نیست. جزای
احسان، احسان است؛ یعنی شما آن مقداری که به شما خدمت کرد را باید پاسخ بدهید، این
میشود عدل و از نو یک فیض و فوز جدیدی به او ارائه کنید که بشود احسان و گرنه شما
عدل کردید. ذات اقدس الهی میفرماید جزای احسان، احسان است. شما اگر یک کار احسانی
کردید خدا پاداشتان را میدهد و کم نمیگذارد بلکه بیشتر می دهد.
پی نوشت:
1- سوره بقره آیه 237
2- سوره بقره194
3- سوره نحل آیه 126
در سوره مبارکه «سجده» آیه هفده؛ البته این را بر نماز شب خواندن و فیض نماز شبخوانها تطبیق کردند، در ذیلش روایاتی که هست این است که کسی که اهل نماز شب است مقاماتی برای او در بهشت است که کسی نمیداند در آن مقام چه خبر است. ﴿فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُم مِن قُرَّةٍ أَعْیُنٍ﴾، چیزهایی که وسیله روشنی چشم هست در بهشت است که نمیدانند چه خبر است! این نکره در سیاق نفی یعنی هیچ کس نمیداند؛ حالا اولیای الهی و اهل بیت(علیهم السلام) حسابشان جداست. چند بار همین مسئله به مناسبت این آیه مبارکه مطرح شد که فرمود یک سری چیزهاست که خیلیها نمیدانند. در بخشی از آیات فرمود: ﴿لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ﴾؛ بهشتی هر چه بخواهد حاضر است. ﴿وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ﴾؛[1] یعنی بیش از قلمرو آرزوی او آنجا هست، چون آرزوی هر کسی به اندازه معرفت اوست. فرمود اینها هر چه بخواهند که هست، چیزهایی هست که اصلاً نمیخواهند. نمیخواهند نه اینکه خوش ندارند. اصلاً نمیدانند تا بخواهند، چون حوزه آرزوی هر کسی به قلمرو معرفت اوست. بارها این مثال ذکر میشد، الآن یک کشاورز یا یک دامدار در تمام مدت عمر هرگز آرزو نمیکرد و نمیکند که ای کاش من نسخه خطی تهذیب شیخ طوسی را داشته باشم. او اصلاً شیخ طوسی و تهذیب را ندید تا نسخه خطیاش را آرزو کند. این را یک روحانی یک کتابشناس یک پژوهشگر بله آرزو دارد که ای کاش من نسخه خطی تهذیب شیخ طوسی را داشته باشم! اما یک کشاورز در تمام مدت عمر چنین آرزویی ندارد که ای کاش من نسخه خطی مثلاً مغنعه را داشته بودم. فرمود خیلی از چیزها نزد ماست که اصلاً شما آرزویش را هم نمیکنید. آدم نداند که چه خبر است، چه چیزی را آرزو بکند؟ چیزهایی را باید بداند، بعد بگوید که ای کاش من آن را میداشتم. لذا هم در سوره «سجده» فرمود خیلی از چیزهاست که اصلاً شما نمیدانید چه خبر است آنجا: ﴿فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُم مِن قُرَّةٍ أَعْیُنٍ﴾
پی نوشت :
1- سوره قاف آیه 35
در سوره مبارکه «اسراء» علامه طباطبایی 1رضوان الله علیه بیان زیبایی دارند که هیچ کس نسبت به دیگری بد نمیکند ولو قاتل و هیچ نسبت به دیگری کار خیر نمیکند ولو از خود گذشتگی نشان بدهد، ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها﴾،2 این «لام» لام اختصاص است نه لام انتفاع تا بر اساس قرینه مشاکله جمله دوم «لام» داشته باشد. آنها فکر میکردند که ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ﴾، یعنی به سود شماست، ﴿وَ إِنْ أَسَأْتُمْ﴾باید میفرمود: «فعلیها»؛ اما ﴿فَلَها﴾ گفت به قرینه مشاکله، ولی فرمایش ایشان این است که «لام» لام اختصاص است عمل برای عامل است. آثار بالعرض آن به دیگری میرسد. اگر کسی در درون منزلش فضای سبزی درست کند تمام نسیم و لطافت و بوی عطر و گل برای خودش است گاهی هم که نسیمی وزید آن رهگذر پشت کوچه را بهرهمند میکند. هر کاری که ما میکنیم 99درصدش برای ماست، آن یک درصدش نصیب دیگری میشود ولو برای دیگری خانه بسازیم. این کسی که میگوید من خودم خانه دارم برای دیگری خانه میسازم من که خودم خانه نمیخواهم، 99 درصد فایده برای خودش است یک درصدش برای دیگری است سایه عمل به دیگری میافتد و اگر ـ خدای نکرده ـ به تباهی افتاد مثل اینکه در درون خودش میخواهد فاضلابی یا کنیفی بکَند تمام بوی بد برای اوست گاهی هم باد میزند بوی این کنیف آن رهگذر را آزرده میکند یک درصد حتی در قتل، چون یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَی الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَی الْمَظْلُومِ؛3 این پنج شش دقیقه آسیب میبیند کسی که مقتول است؛ اما این سوخت و سوز دارد: ﴿کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَیْرَهَا﴾،4 آن وقت این «لام» میشود لام اختصاص، ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ﴾ سایهاش به غیر میرسد. ﴿إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها﴾ سایهاش به غیر میرسد، عمل برای عامل است و او را رها نمیکند؛ لذا چون او را رها نمیکند، هیچ باربری بار او را نمیبرد.
پی نوشت:
1- المیزان جلد13 صفحه 40
2- سوره اسرا آیه 7
3- نهچ البلاغه حکمت 241
4- سوره نسا آیه 56
چشمه در بهشت تابع بهشتی است در دنیا هر کس بخواهد چادری بزند و خیمهای بسازد خانهای بسازد سعی میکند که کنار چشمه باشد که تابع چشمه است. در بهشت چشمه تابع بهشتی است، هر چه که او بخواهد همان میشود . در بهشت همه چیز تابع ماست ؛ لذا فرمود: ﴿یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیراً﴾1؛ یعنی جوشش این چشمه به اراده بهشتی است. میخواهد اینجا یک چشمه بجوشد، دارد خطی میکشد آنجا، چشمه در میآید. با عمل او چشمه ظهور میکند. این چشمهها هست؛ منتها برخی که اعمالشان را از قبل فرستادند نتیجه عملشان هم به این صورت در میآید.
﴿مِن کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ﴾؛ در بهشت از هر میوهای دو صنف است؛ حالا صنف بهار و پاییز، صنف سرد و گرم، صنف ترش و شیرین، هر صنفی باشد هست، ﴿فِیهِمَا مِن کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ﴾. اینکه در بعضی از روایات دارد: ﴿أُکُلُها دائِمٌ﴾؛[2] «اُکُل» یعنی میوه، نه «أکل». میوه او دائمی است این طور نیست که فصلی باشد و اینها. أَکلش دائمی نیست، ولی أُکُلش دائمی است. از وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) سؤال کردند در جریان درخت حضرت آدم(سلام الله علیه) بعضی گفتند انگور بود بعضی گفتند خرما بود بعضی گفتند گندم بود کدام درست است؟ فرمود همهاش درست است. فرمود درخت بهشت این طور نیست که حالا انگورش خرما نده، گندم ندهد، هر چه بهشتی بخواهد میدهد؛ لذا فرمود همه آن نقلها درست است.[3]
پی نوشت:
[1]. سوره انسان، آیه٦.
[2]. سوره رعد، آیه35.
[3] . عیون اخبار الرضا، ج1، ص306.